سلام به خانواده دوست داشتنی ارصلان اسدی. آیا تا حالا از خودت پرسیدی: «واقعاً چه شغلی برام مناسبه؟» نمیدونم چه شغلی دوست دارم؛ حالا باید چی کار کنم؟ شاید داری درس میخونی ولی نمیدونی بعدش چی کار میخوای بکنی. یا شاید فارغ التحصیل شدی و سردرگمی.
حتی ممکنه چند ساله سر کاری هستی که اصلاً بهش علاقه نداری.اگه این سؤال تو ذهنت میچرخه، بدون تنها نیستی. هزاران نفر (حتی بعضی کارآفرین های موفق) جایی از مسیر زندگیشون همین سردرگمی رو تجربه کردن.
چرا نمیدونی چه شغلی رو دوست داری؟
قبل از اینکه راهحل بدیم، باید دلایل این بلاتکلیفی رو بشناسیم:
۱. توقعات دیگران روی تو تاثیر گذاشته:
- از بچگی به ما گفتن دکتر شو، مهندس شو، معلم شو. کمتر کسی از ما پرسیده: «تو خودت چی دوست داری؟»
- وقتی سال ها طبق خواسته دیگران فکر میکنی، کم کم صدای درونی خودت رو از دست میدی.
۲. خودتو به خوبی نمیشناسی:
اگه تا حالا وقت نگذاشتی که کشف کنی چی تو رو خوشحال میکنه، طبیعیه که ندونی دنبال چی هستی. شناخت خود، یه مهارته که باید یاد گرفت.

۳. از شکست میترسی:
شاید یه شغل خاص تو ذهنت هست، ولی ترس از شکست یا طرد شدن باعث میشه اصلاً سمتش نری. در نتیجه، ترجیح میدی نگی چی میخوای.
۴. اطلاعاتت از شغلهای مختلف کمه
شاید دلیل اینکه نمیدونی چی میخوای، اینه که نمیدونی چه انتخابهایی داری. خیلی از شغلهای جذاب تو مدرسه و دانشگاه به ما معرفی نمیشن.
چطور بفهمم چه شغلی مناسب منه؟
اینجا همون جاییه که خیلی ها گیر میکنن. اما نگران نباش. با پنج قدم کاربردی و فکرشده، میتونی کمکم به جواب نزدیک بشی. این مراحل نه فقط تئوری هستن، بلکه راهی هستن برای اینکه خودت رو بهتر بشناسی و از سردرگمی دربیای.
قدم اول: به گذشته نگاه کن
گذشته همیشه نشونههایی داره از چیزهایی که واقعاً دوست داشتیم.
برگرد به عقب و این سؤالها رو از خودت بپرس:
- وقتی بچه بودی، دوست داشتی چیکار کنی؟ نقاشی؟ ساختن؟ داستان نویسی؟ بازی کردن با نرم افزارها؟
- در چه فعالیتهایی غرق میشدی و گذر زمان رو حس نمیکردی؟
- آیا کاری هست که همیشه داوطلب انجام دادنش بودی؟
- تا حالا کسی بهت گفته: “تو توی این کارت خیلی خوبی!”؟ چی بود اون کار؟
✍️ مثال: کسی که از بچگی عاشق فیلم سازی بوده و همیشه ویدیو درست میکرده، احتمال زیاد از کارهای مرتبط با تولید محتوا، تدوین، یا رسانههای دیجیتال لذت میبره.
قدم دوم: تست های شخصیت و شغلی بده
درسته که تستها جواب نهایی نیستن، ولی یه نقشه اولیه بهت میدن.
به این چند تا تست دقت کن:
- MBTI: تیپ شخصیتیات رو مشخص میکنه. مثلاً آیا درونگرایی یا برونگرا؟ آیا تصمیمهات منطقی هست یا احساسی؟
- هالند (RIASEC): بر اساس علایق و رفتارهای کاری، شغلهایی که بیشتر بهت میخورن رو نشون میده (مثل هنری، تحقیقاتی، اجتماعی و…).
- استعدادیابی گالوپ: نقاط قوت ذاتیات رو مشخص میکنه تا بتونی بر اساس اونها تصمیمگیری کنی.

🔍 نکته مهم: تستها ابزار کمکی هستن، نه حکم نهایی. به جای اینکه بگی «تست گفت من باید معلم بشم»، سعی کن بفهمی چرا اون شغل پیشنهاد شده. شاید علاقه به یادگیری یا ارتباط انسانیت دلیلشه.
قدم سوم: تجربه کن! (مهمترین قدم)
شناخت از طریق عمل اتفاق میافته، نه فقط فکر کردن. هیچ تست یا کتابی نمیتونه جای تجربه رو بگیره. باید بری وسط زمین بازی.
راههایی برای تجربه شغلها:
- کارآموزی توی شرکتها حتی برای یه ماه
- پروژههای داوطلبانه با NGO ها یا گروههای دانشجویی
- کارهای فریلنسری کوتاه مدت توی پلتفرمهایی مثل پونیشا یا انجاممیدم
- مصاحبه یا گپ با آدمهایی که تو اون شغل کار میکنن: ازشون بپرس روزشون چطوره، چه چیزهایی رو دوست دارن و چی براشون سخته.
🧠 مثال کاربردی: اگه به طراحی علاقه داری، یه پروژه طراحی رابط کاربری (UI) با ابزارهایی مثل Figma انجام بده. این تجربه بهتر از صدتا مقالهست.
قدم چهارم: لیست بنویس
یه شغل خوب فقط اونیه که بهش علاقه داری؟ نه دقیقاً. شغل خوب اونیه که:
- با مهارتهات هماهنگه
- بهت انرژی میده
- با ارزشهات جور در میاد

سه لیست بنویس:
- مهارتها: تو چه کارهایی خوبی؟ (نوشتن، برنامه نویسی، مذاکره، تحلیل، نقاشی…)
- کارهایی که ازشون لذت میبری: چه چیزهایی حالت رو خوب میکنن؟ کار انفرادی یا گروهی؟ حل مسئله یا خلق کردن؟
- ارزشها: چی برات مهمه؟ امنیت شغلی؟ درآمد بالا؟ رشد فردی؟ کمک به دیگران؟
💡 ترکیب این سه لیست میتونه چند گزینه شغلی مشخص جلو پات بذاره. مثلاً اگه دوست داری کمک کنی + مهارت ارتباطی داری + امنیت مالی برات مهمه → ممکنه مشاوره روانشناسی یا HR برات مناسب باشه.
قدم پنجم: شغل رو با سبک زندگی هماهنگ کن
بعضیها عاشق شغلشون هستن، اما از زندگیشون متنفرن. چرا؟ چون اون شغل با سبک زندگی دلخواهشون نمیخوره.
برای همین باید از خودت بپرسی:
- دوست داری برنامهت منعطف باشه یا ثابت؟
- میخوای از خونه کار کنی یا دفتر برات بهتره؟
- چقدر برات مهمه که درآمدت بالا باشه؟ یا اینکه وقت آزاد زیادی داشته باشی؟
- آیا به محیط رقابتی علاقهداری یا محیط آرام و حمایتی؟
📌 مثالهای واقعی:
- اگه عاشق سفر هستی و نمیخوای به یه دفتر ثابت وابسته باشی → شغلهایی مثل دیجیتال مارکتینگ، طراحی گرافیک، تولید محتوا یا برنامه نویسی از راه دور برات مناسبه.
- اگه ترجیح میدی شبها کار نکنی و برنامهت ثابت باشه → شاید کارهای پاره وقت یا اداری برای تو بهتر باشن.
🔄 همیشه یادت باشه: علاقه، مهارت، و سبک زندگی سه ضلع مثلث شغل ایدهآلن. اگه یکیش جور نباشه، بعد از یه مدت خسته میشی.
چند تمرین کاربردی برای کشف مسیر شغلی
۱. تمرین روز کامل
یک روز ایدهآل از زندگیات رو تصور کن. از لحظهای که بیدار میشی تا وقتی میخوابی.
چی کار میکنی؟ کجا هستی؟ با کی کار میکنی؟
این تمرین بهت کمک میکنه بفهمی به چه نوع محیط کاری و سبک زندگی علاقهمندی.

۲. نوشتن دفترچه تجربهها
هر کاری که میکنی، چه پروژه، چه دوره، چه گفت و گو با یه شاغل، توی یه دفترچه بنویس:
- چه چیزهایی رو دوست داشتی؟
- چه چیزهایی اذیتت کرد؟
- چه چیزهایی برات آسون بود؟
کمکم الگوها رو پیدا میکنی.
۳. بازی اگه پول مهم نبود
فرض کن پول مسئله نبود. چه کاری انجام میدادی؟ این سؤال خیلی وقتها علاقه واقعی رو نشون میده.
جمعبندی: سردرگمی نقطه پایان نیست، نقطه شروعه
اگه هنوز نمیدونی چه شغلی برات مناسبه، نگران نباش — این یه ضعف نیست، یه دعوت به خودشناسی عمیق تره. خیلی از آدم های موفق دقیقاً از همین نقطه سردرگمی شروع کردن. فرقش اینه که اون ها بهجای ایستادن، دست به کار شدن، آزمون و خطا کردن و خودشون رو تو مسیر شناختن.
یادت باشه که پیدا کردن مسیر شغلی، مثل ساختن یه پازل بزرگه. قطعههاش از دل تجربه، شناخت خود، آزمودن چیزهای جدید، و صدای درونت بیرون میان. قرار نیست یهشبه به جواب برسی، ولی اگه هر روز یه قدم برداری، خیلی زودتر از چیزی که فکر میکنی مسیرت روشن میشه.
پس از خودت بپرس: امروز چه چیزی رو میتونم امتحان کنم؟ با کی میتونم صحبت کنم؟ چه مهارتی رو میتونم تقویت کنم؟شغل رویایی تو یه نقطه دور از دسترس نیست — اونجاست که علاقه، مهارت و سبک زندگیات به هم میرسن. فقط کافیه شروع کنی به ساختنش.
خانواده ارصلان سرزمین تحقق رویاهاست.









بدون دیدگاه