سلام به خانواده ارسلان دوست داشتنی. تو این مقاله میخوان در مورد قدرت افکار مثبت و منفی صحبت کنم. آقا به سلامتی فکر کنی سلامتی وارد زندگیت میشه. به پول و ثروت فکر کنی، پول و ثروت وارد زندگیت می شه. به عشق فکر کنی، عشق وارد زندگیت می شه. به تونستن فکر کنی، تو می تونی. به نتونستن فکر کنی تو نمی تونی.

آری انسان در نهایت شبیه به رویاهایش می شود. بابا می دونی چند صد سال پیش بودا گفت انسان در نهایت شبیه به پرتکرار ترین افکاری که داره می شه؟ می دونی علم ژنتیک ثابت کرده که افکار پر تکرار تو روی دونه دونه عملکرد سلول های تو تاثیر می زارن؟ ما چیزی به اسم لاعلاج نداریم.

ما چیزی به اسم غیر ممکن نداریم. ما چیزی به اسم نمی شه نداریم. ما چیزی به اسم نمیتونم نداریم. بیا این حرف نون رو از دایره لغاتت حذف کن. ما نمی تونیم و نمی شه نداریم! راهشو پیدا می کنم، می تونم.

قدرت افکار انسان درزندگی/ قدرت افکار مثبت و منفی

روی تصورات و رویاپردازی هات تمرکز کن:

می گه سرخ پوستا، یه استرادژی دارن که خیلی جالبه، چیه؟ می گن که ما یا یه کاری و انجامش می دیم یا باید انجامش بدیم. یعنی نمی تونم و نمی شه و آخه و اما، اگه ایی نباید وجود داشته باشه. ببین دارم از نظر ذهنی اینو بهت می گما، قرار نیست من به خودم فشار بیارم، رنج بکشم و… که یه نفر دوستم داشته باشه. من قدرتمندترین ابزار جهان در اختیارم قرار داده شده، قدرتمندترین بعد وجودی یک انسان ذهن اونه.

ببین یک ساختمون قبل از اینکه برج خیلی خفنی که هممون دوست داریم یه خونه توش داشته باشیم و تصور کن! مرحله قبلش اسکلت، مرحله قبلش رو کاغذ، مرحله قبل از اینکه رو کاغذ باشه توی ذهن یک نفر رویاپردازی شده بوده. همه ی چیزهایی که امروز من و تو داریم ازشون استفاده می کنیم از گوشی موبایلی که دارای این محتوارو داخلش می بینی تا نوری که داره به صورت من می تابه، تا صندلی که روش نشستم، تا نمی دونم میزی که جلو منه، روزی رویای یه نفر بوده.

روزی یه نفر برای اولین بار اونو انجام داده. هواپیمایی که تو آسمونه، ماشین هایی که داره استفاده می شه یه روزی یه کار غیر ممکن بوده. یه روزی یه کار عجیب بوده. همون آدم یه چیزی و تو ذهنش تجسم کرده و باور داشته که می تونه اون کارو انجامش بده.

باورهای منفی و از خودت دور کن!

حالا ببین تو این عظمت، تو این فراوانی، تو این قدرت، تو این سیستم بدن تو مغز تو که قدرتمندترین کامپیوتر دنیا به گرد پاشم نمی رسه؛ چشمای تو که قدرتمندترین دوربین دنیا به گرد کیفیتشم نمی رسه؛ اونی که اینارو به تو داده فراهم کردن شرایطی که تو رو به یه درآمدی که دوست داری برسونه، خونه ایی که دوست داری برسونه، ازدواجی که دوست داری برسونه، ماشینی که دوست داری برسونه، کسب و کاری که دوست داری برسونه، مهاجرتی که دوست داری، رشته ایی که دوست داری…

آیا کار سختی براش؟ نه کار سختی نیست! تو باورهای محدود کننده ایی داری! و تا زمانی که باورهای محدود کننده اولویت های ذهنی تو هستن، تا زمانی که باورهای محدود کننده افکار پر تکرار تو هستن، تا زمانی که باورهای محدود کنندس که تو زوم کردی و تمرکز داری روشون همش داری می نالی، همش داری غر میزنی؛ آخه من سرمایه ندارم، آخه من مدرک ندارم، آخه من خوشگل نیستم، آخه تو کشور من جواب نمی ده، آخه کسی نیست بابت این کار پول بده و…  اگر باورهای تو این باشن طبیعتا نتیجه تو هم همین خواهد بود.

خواسته هاتو توی ذهنت تجسم و تصور کن:

ببین تو از نظر ذهنی تمرکز تو باید بزاری روی چیزی که می خوای اتفاق بیفته حتی اگه شرایط بیرونی خلاف اون رو داره به تو نشون می ده چون یه سری قدرت ها و یه سری نیروها و یه سری ابزار و یه سری موقعیت ها تو این شرایط ها هست که دیدنی نیستن تو نمی تونی ببینیشون، چون در این لحظه و در امروز و در شرایطی هستی که اگر بخوای بر اساس شرایط تصمیم گیری کنی هیچ وقت هیچ تکونی نباید بخوری، همیشه باید بترسی، همیشه بگی آخه اینجوریه، اما اینجوری، اگر اونجوری شد چی…

اگر بخوای بر اساس ترس هات، محدودیت هات، موانع و چالش ها تصمیم بگیری همین الان یه خط قرمز بکش روی موفقیت و خوشبختی و ثروت و عشق… امروز بزار کنار بگو اصن من نمیخوام اینارو داشته باشم، من با همینی که هست عادت می کنم می سازم میرم جلو اما، اگر انسان جسور و قدرتمند ی هستی، اما اگه می خوای یه زندگی تاپ داشته باشی.

دوست داری لاکچری زندگی کنی، دوست داری خونه و ماشین و زندگی و نمی دونم کسب و کار پر رونق و حال خوب و احساس رضایت و احساس قدرت و یه عشق خوشگل و قشنگ و تو زندگیت تجربه کنی بدون در مرحله اول تو توی ذهنت باید بتونی اونارو داشته باشی، توی ذهنت باید تور کنی که داریشون، توی ذهنت باید ترسیمشون کنی، توی ذهنت باید تصورشون کنی، توی ذهنت باید تجسمشون کنی و بعد توسط جهان توسط طبیعت، به صورت کاملا طبیعی تو در موقعیت ها و شرایط و اتفاقات و آدم ها و فرصت هایی قرار می گیری که منجر می شن به رسیدن تو به خواسته ایی که پر تکرار داشتی بهش فکر می کردی.

حالا تو الان برای من تو کامنت ها بنویس بیشترین افکار تو در طول روز، در اون زمانی که بیداری داری کار می کنی تو خونه ایی داری ورزش می کنی، میری میای یا هرکاری که می کنی، بیشترین افکارت مربوط به خواسته هاتن یا مربوط به ناخواسته هاتن؟ یعنی همش داری به نداشتن پول، نداشتن ماشین، نداشتن خونه، نداشتن کسب و کار پر رونق، نداشتن مشتری، نداشتن…

فکر می کنی یا داری به داشتنشون یا به اینکه چه جوری به دستشون بیاری، به اینکه وقتی داشته به دستشون بیاری چقدر می تونی لذت ببخش زندگی کنی، چقدر می تونی خفن زندگی کنی، و اینکه وقتی داریشون چه استفاده هایی می تونی ازشون بکنی داری فکر می کنی. این دوتا به حرف خیلی ساده بودن تو بیست ثانیه گفتنش اما دو تا نتیجه ی کاملا متفاوت و تو دنیای واقعی رو رقم می زنن.

در جهان هر چیز چیزی رو جذب کرد سرد سردی را برد و گرم گرمی را. اگه داری منو می بینی، اگه داری این حرفارو می شنوی مطمعن باش اتفاق می افته یه روزی یه جایی یه در خواستی کردی و امروز من با حرفام سر راه تو قرار گرفتم. در واقع منی وجود نداره بلکه جهان از طریق من داره حرفاشو به تو می زنه. عاشقتونم دوستتون دارم.