فرق بین خیر و شر رو از کجا بفهمیم؟

ما فرق بین خیر و شر رو از کجا بفهمیم؟ توی دوراهی هستیم، اکی، کدوم و باید انتخاب بکنیم؟ از کجا بفهمیم کدوم حرف، کدوم فکر، کدوم اعتقاد از سمت منبع حق داره بیرون میاد یا از سمت منبع باطل داره میاد. از سمت نیروی خیر داره میاد یا از سمت نیروی شر داره میاد، تفاوت این دوتا از کجا باید برای من مشخص بشه؟

به عنوان یک انسان باز هم تکرار می کنم، هر چقدر شما به نیروی رب، به نیروی خیر، به الله، نزدیک تر می شین صدای نیروی خیر در درون شما واضح تر میشه، بلندتر میشه. شاید الان اگه بخوای یه کاری انجام بدی یه کورسوی امید داری، 99 درصدش نا امیدیه به مرور زمان میشه 2%، 3%، 4%، 5%، دیگه برای تصمیم های بعدیت 80/20 ، 80 درصد نا امیدی 20 درصد امیدواری، نیروی خیر چون نیروی حقه اون 20 درصد غلبه می کنه خیلی وقت ها به نیروی شر غلبه می کنه.

برای اینکه همواره در حال رشد باشیم، باید با احساسات قلبی خوبی ها رو بخواهیم

دنبال این نباشین مطلقا حذف بشه، اصلا نا امیدی و نگرانی و نیروهای متضاد و مخالف همواره در زندگی ما وجود داره برای اینکه ما همواره باید در حال رشد و کمال باشیم. همواره باید در حال شکوفا شدن باشیم، ما همواره در حال متولد شدنیم. هیچ کدوم از ضربان های قلب شما که زده می شه شبیه ضربان قبل نیست، اصلا شما شاهکار و نگاه کنین، چند میلیارد بار ممکنه در طولی که ما زنده ایم قلب ما بتپه، هیچ کدوم از ضربان ها قلب شما شبیه ضربان قبلیش نیست.

همونطوری که شما یه اثر انگشت منحصر به فرد دارین یک ارتعاش قلبی منحصر به فرد دارین که مخصوص خودتون هست و قلب شما نزدیک به پنج هزار برابر نسبت به مغز شما قدرت خلق و آفرینش بیشتری داره، بله قلب! منبع تمام احساسات، غلیظ ترین احساسات شما قلبه و من اگر بتونم قلبم و پر از شور و شعف و شگفت انگیزی و ایمان و توکل بکنم، می شه حضرت عیسی که با ایمان قلبی کوه رو جابجا می کنه.

هر احساسی که غلظت میگیره داره از قلب میاد، بحث منطقی بودن عقل از کجا اومده؟ یه تعریفی از عقل به من بدین. اطلاعات و کدها و باورهایی که تو ذهن شما هست از کجا وارد ذهن شده، از کجا یادش گرفتین؟ آفرین! تجربیات شما از گذشته تا به امروز، شده منطق امروز شما. پس نمی شه به این منطق تکیه کرد.

واقعا نمی شه به این منطق تکیه کرد، چه منطقی، چه عقلی، شما یک لحظه جریان خونت قطع بشه، یه لحظه مغز و قلب کار نکنه از منطقت می تونی استفاده کنی؟ از عقلت می تونی استفاده کنی؟ عقلانیت و تعقل و تفکری که خداوند توی قرآن می گه، اون اتصال به نیروی برتر است، اون اشرف مخلوقات بودن است.

بیشتر بخوانید: 3 تکنیک رابطه عاشقانه

هر نیرویی که تورو به سمت رشد و تغییر کردن ببره، خیر مطلق است

نیروی خیر همواره داره شما رو به حرکت کردن، یعنی اون نیرو به فکر و احساس و اتفاقی که باعث می شود شما به حرکت در بیاید. به رشد کردن فکر کنید، به تغییر کردن فکر کنید، به بهتر شدن فکر کنید، به ثروتمند شدن، به تجربه عشق فکر کنید، به تجربه آرامش بیشتر، به کمک کردن، به سخاوتمند بودن، به دست دو نفر و گرفتن، به لبخند روی صورت چند نفر آوردن فکر کنید.

اون نیرو، نیروی خیر است و هرگونه فکر و باور و اعتقاد و شرایط ای که شمارو داره به سمت سکون، به سمت شک، به سمت بی ایمانی، تردید، منفی باف بودن، نگران بودن، ترسیدن، به سمت حرکت نکردن، ارزشمند ندونستن خودتون، به سمت نشدن، نتوانستن، نرسیدن، دعوت می کنه میشه نیروی شر.

من با یه دستگاه سنجش ساده ای که ذاتی و فطری، درون من گذاشته شده، می تونم تشخیص بدم که کدوم فکر، داره از سمت نیروی شر یا اهریمن میاد، کدوم فکر داره از سمت نیروی خیر و اهورایی میاد. کدوم فکر قرار باعث رشد و توسعه و حیاط و ثروتمند شدن و تجربه عشق بیشتر و آرامش بیشتر و تجلی ابر انسان بودن و اشرف مخلوقات بودن می شه، کدوم فکر قرار باعث ذلت ام بشه. ناتوانی ام، بی کیفیتی زندگی ام، شرمنده شدنم بشه، نتوانستن و نرسیدنم بشه، نداشتنم بشه.

این سوال و همیشه از خودت بپرس، چرا خدا باید به شما نگاه ویژه ایی داشته باشه

به سوالی که ازتون میپرسم به خوبی فکر کنین، واقعا در تمام مسیر به این سوال من فکر کنین که چرا خدا باید به شما نعمت بده؟ چرا جهان هستی باید شمارو ثروتمند بکنه؟ شما چه ویژگی خاصی نسبت به عموم دارین؟ چه کار خاصی می کنین؟ چه درجه ای از ایمان و شکرگذاری و قدردانی و مثبت اندیشی و اطمینان خاطر و توکل رو درون خودتون می بینین که جهان به شما نعمت هایی بیشتر، فضل بیشتر، رحمت و رحمانیت بیشتر، عشق بیشتر، حال خوب بیشتر بده و شما رو به یک منبع نا محدود متصل بکنه.

چه ویژگی خاصی؟ چه کار خاصی؟ غیر از اینکه داری یه سر مثل عموم جامعه حرکت می کنی؟ مثل همه داری فکر می کنی؟ مثل همه غر می زنی؟ مثل همه شکایت می کنی؟ دقیقا اون جاهایی که همه شک می کنن تو سختی ها و طوفان ها و جنگ ها و اخبار منفی و… طلا انقد بود انقد شد، مسکن انقد شد و خط فقر انقد شد و جامعه اینطوری شد… کدوم یکی از آدم هایی که راجع به فقر و نگرانی و بدبختی و بیچارگی حرف میزنن تونستن به جامعه فقرا کمکی بکنن؟

کدوم یکی از کسایی که همه زندگیشون در حال غر زدن و آه و ناله و تحلیل های غیر متخصصانه راجع به سیاست و دولت و حکومت و اعتراض به حکومت و دولت بوده تونستن کمکی به فقرا بکنن؟ تونستن کمکی به بشریت بکنن؟ من اگر می خوام به فقیرا کمک بکنم اولین کاری که باید بکنم اینه که خودم جزئی از اون ها نباشم، من اگر میخوام کمکی به کسایی بکنم که احساس کمبود میکنن، احساس نداشتن و نبود عشق میکنن، اینکه اول خودم عشق و تجربه بکنم، خودم آرامش و تجربه بکنم، من اگر میخوام به خداپرستی دعوت بکنم اول باید حضور خدارو درک بکنم، لمس بکنم.

مثل تمام و عموم جامعه نباش، تغییر کردن و یاد بگیر و شروع کن

تمام جامعه، تمام مهمونی ها، تمام جوامع آماری، از دانشگاه، از استادی که میره بالای سن صحبت می کنه تا راننده تاکسی، راننده اسنپ، تا صافکار و بقال و نقاش، پون حرف مفید ندارن باهم بزنن بلافاصله شروع می کنن به صحبت کردن راجع به بدبختی ها و بیچارگی های موجود هست در جامعه فعلی در زندگیشون

. در آرایشگاه ها که خانم ها دور هم جمع می شن، در مهمونی هایی که خانم ها دور هم جمع می شن، همکار های آقایونی که موقعی که دم مغازه مشتری ندارن 3/4 نفری دور هم جمع می شن، خودتون جنس صحبت هارو نگاه بکنین، خودتون سابجکت و عناوین صحبت ها رو بررسی بکنین ببینید که هر یک کلمه ای که از دهن ما میاد بیرون، هر یه فکری که تو ذهن ما داره تراوش پیدا میکنه که داره روی تمام جهان هستی تاثیر می زاره، از چه جنسیه؟

از امید و عشق و ایمان و توکل و ثروت و آرامش و فراوانیه یا از جنس بدبختی و بیچارگی و فلاکت و نرسیدن و نتوانستن و تاریکیه؟ وجدان خودتون، پلیس درون خودتون و قاضی بکنین. قاضی درون خودتون و ملاک و معیار سنجشش باشه. با فکر کردن و آگاه شدن و ارادی فکر کردن خودتون میتونین به این نتایج برسین.

از مسابقه ثابت کردن بدبختی های خودتون بیاین بیرون

ما تا در کنار هم قرار میگیریم به راحت ترین شکل ممکن وارد یک مسابقه بدبختی میشیم، ای بابا! ما وقتی در کنار هم قرار می گیریم و صحبت می کنیم من میخوام ثابت کنم از شما بدبخت ترم، بیچاره ترم، بی پول ترم. تو شوهرت کتکت میزنه؟ باز خوبه حداقل بالاسرت هست، من ول کرده رفته بابا من موندم و یه بچه. هه! موندی با یه بچه؟ من هم شوهرم ولم کرده هم بچه ام و ازم گرفت هم مهریه ام و نداد.

ااا زنت غذا درست نمی کنه؟ اینکه چیزی نیست که کاش حداقل درست نمی کرد تکلیفمون و می دونستیم، زن من اون چیزی که درست می کنه رو نمی شه بخوریم، نمی شه هم بگیم دست پختت بد، تو یدونه چکت برگشت خورده؟ چیزی نیست بابا دوتا طلبکار 4 ماهه دنبال منن، تو نمرت 5/9 شده؟ من بابا دو ترمه دارم مشروط میشم. یه ماه اجارت عقب افتاده؟ چیزی نیست بابا من و صاحب خونه ام داره از خونه میندازه بیرون. هی شما سختی ندیدین مرفهین بی درد!

یعنی ما هر لحظه تو مسابقه بدبختی ایم، از مسابقه ثابت کردن بدبختی های خودتون بیاین بیرون. دلیل پیدا کنین برای اینکه موفق بشین، دلیل پیدا کنین که زیبایی هارو ببینین، دلیل پیدا کنین که به سمت رشد برین، دلیل پیدا کنین که به موفقیت فکر کنین، فراوانی و ببینین، زیبایی ها رو ببینین، خواسته هاتون و ببینین در تاریک ترین شرایط!

و اینکه شما رو از وضعیت موجود میبره به وضعیت مطلوب، نمی شه شما غر بزنین، آه و ناله و شکایت و نا امیدی و بی ایمانی و شکر گذار نبودن و فحش و لعنت و زرنگ بازی برای پول درآوردن و دروغ گفتن و قضاوت کردن و غیبت کردن و همه رو هم به نا امیدی دعوت کردن و تو مسابقه بدبختی بودن و هیچی تلاش نکردن و عین همه زندگی کردن و 30 سال یه مدلی زندگی کردن، صبح از خواب بیدار شو برو سرکار شب بیا خونه و این 30 سال تکرار بشه.

برای بهترین قسمت نعمت، بهترین زندگی، از امکاناتی که خدا بهت داده استفاده کن

چه دلیلی شما می بینین که جهان هستی ویژه ترین نعمت هاشو به شما بده؟ و آیه ی ” ربَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً ” محقق بشه تو زندگی شما. با توجه به اینکه ما خیلی هامون ممکنه هزاران بار در روز ” رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً ”  رو گفتیم ولی هنوز معنی یه کلمه ساده حسنه رو نمی دونیم. بهترین قسمت نعمت می شه: حسنه! بهترین قسمت خیر، بهترین ثروت، بهترین عشق، بهترین رابطه، بهترین موقعیت، بهترین فرصت، بهترین آدم ها، شغل، خونه، ماشین، بهترین زندگی یعنی: حسنه!

و میگه ” رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا، چرا فی الدنیا رو اول گذاشت؟ یعنی اگر تو در این دنیا با پتانسیل ها و امکانات و با هر نعمتی که من بهت دادم نتونی حسنه دریافت کنی، نتونی به حسنه برسی، نتونی بهترین ماشین و خونه و زندگی و… رابطه، عشق، برکت، حال خوب، آرامش، خیر بودن، مهربون بودن، سخاوتمند بودن، بخشنده بودن، امانت دار و صادق بودن، انرژی مثبت داشتن، کمک کردن به دیگران، درست صحبت کردن، درست فکر کردن و نتونی داشته باشی، به خیال این واینسا من دلم بسوزه بگم این بنده خدا اون دنیا سختی کشیده اشکال نداره بیا…

اصلا همچین چیزی وجود نداره، اگر ابزارهایی که بهت داده و امکاناتی که داده و به درستی ازشون استفاده نکنی، تمام عمرت دولا راست شو، تمام عمرت قرآن بخون، تمام عمرت دعا کن، تمام عمرت ذکر بگو، وقتی تغییر این جملات و کلمات در درونت ایجاد نمی کنه و تمام دغدغه تو شده مثلا مو و رنگ لاک و رنگ رژ و رژگونه و شلوار زابدار و بوق 11/10 رو ماشین و چهارتا باند خربزه ای رو طاقچه و قلیون و دو سیب نعنا و دو سیب هلو و… وقتی تمام زندگی و لحظه های زندگی تو داره راجع به موضوعاتی سپری میشه که سطحی ترین افکار و خواسته هاس چرا جهان هستی…؟