در این مقاله میخوانیم :
فرازهای از دعای زیبای ابوحمزه ثمالی
سلام به خانواده ارصلان دوست داشتنی. تصمیم گرفتیم که بخش هایی از دعای ابوحمزه ثمالی را برای شما تفسیر کنیم. اما دعای ابوحمزه ثمالی چیست و توسط چه کسی نوشته شده است؟ دعای ابوحمزه ثمالی یکی از گنجینه های معنوی و عرفانی اسلام است که به واسطه عبد الرحمان بن محمد ملقب به ابوحمزه ثمالی، از یاران امام سجاد (ع)، به نسل های بعدی انتقال یافته است.
این دعا که در شب های قدر ماه مبارک رمضان به جا می آید، به عنوان وسیله ای برای نزدیک شدن به خداوند و طلب آمرزش و هدایت، شناخته می شود. متن دعای ابوحمزه شامل موضوعات مختلفی از جمله ستایش و ثنای الهی، اعتراف به گناهان، و طلب مغفرت و رحمت الهی است. این دعا با زبان زیبا و ادبیات فصیح خود، قلب های مؤمنان را به تأمل و تفکر واداشته و آنها را به سوی تجدید عهد با خالق خود هدایت میکند.
در دعای ابوحمزه ثمالی، امام سجاد (ع) با توجه به حال و احوال درونی انسان، او را به سفری روحانی و معنوی دعوت میکند. این دعا از سه بخش اصلی تشکیل شده است: ستایش و ثنا، اعتراف به ضعف و گناهان، و طلب مغفرت و عنایت الهی. هر بخش با زبان شیوا و دلنشین امام سجاد (ع)، احساس نزدیکی و آرامش به خالق را در دل های مؤمنان ایجاد میکند.
دعای ابوحمزه نه تنها به عنوان یک وسیله برای طلب بخشش و هدایت، بلکه به عنوان یکی از بهترین نمونه های ادبیات عرفانی اسلامی نیز شناخته می شود که با عمق معنایی و زیبایی خود، هر دل تشنهای را سیراب میکند.

بیشتر بخوانید :دعای ابو حمزه ثمالی بخش چهار
دعای زیبای ابو حمزه ثمالی بخش یک :
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیش همیشگی است. خدایا مرا به کیفرت ادب نکن و با نقشه با من چاره اندیشی نداشته باش.
پروردگارا از کجا برای من خیری هست در حالی که جز نزد تو یافت نمی شود و از کجا برای من نجاتی است در حالی که جز به تو فراهم نمیگردد؟ ..نه آنکه نیکی کرد از کمک و رحمتت بی نیاز شد و نه آنکه بدی کرد و بر تو گستاخی روا داشت و تو را خشنود نساخت از عرصه ی قدرتت بیرون رفت.
پروردگارا.. پروردگارا …پروردگارا… تو را به تو شناختم تو مرا بر هسته ی خود راهنمایی کردی و به سوی خود خواندی و اگر راهنمایی تو نبود من نمی دانستم که تو که هستی..
تو را به تو شناختم تو مرا بر هسته ی خود راهنمایی کردی و به سوی خود خواندی و اگر راهنمایی تو نبود من نمیدانستم که تو که هستی..
خدا را سپاس که می خوانمش و او پاسخم رو می دهد گرچه هنگامی که او مرا می خواند سستی می کنم و خدا را سپاس که از او درخواست می کنم و او به من عطا می نماید گرچه بخل می ورزم هنگامی که از من قرض بخواهد.
و خدارا سپاس که هرگاه بخواهم برای حاجتم صدایش کنم و هرجا که برای راز و نیاز با او بخواهم بی پرده خلوت می کنم و او حاجتم را بر آورد.
خدا را سپاس که غیر او را نمی خوانم که اگر غیر او را می خواندم دعایم را مستجاب نمی کرد.
و خدا را سپاس که به غیر او امید نبندم که اگر جز به او امید می بستم نا امیدم می کرد.
و خدارا سپاس که مرا به خودش وا گذاشت از این رو به من رفعت و محبت کرد و به مردم وا مگذاشت تا مرا خوار کند.
وخدا را سپاس که با من دوستی ورزید در حالی که از من بی نیاز است، وخدا را سپاس که بر من بردباری میکند تا آنجا که گویی مرا گناهی نیست.
پروردگارم ستوده ترین موجود نزد من بوده و به ستایش من سزاوار تر است.

دعای زیبای ابوحمزه ثمالی بخش دو:
بنام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیش همیشگی است.
خدایا راه های درخواست حاجت هایم را به جانب تو باز میابم.و آبشخورهای امید را نزد تو پر می بینم.
و یاری خواستن از احسانت را برای آنکه تو را آرزو کرد بی مانع می بینم ودرهای دعا را برای فریاد کنندگان گشوده می نگرم.
و می دانم تو برای امیدواران در جایگاه اجابتی وبرای دل سوختگان در کمین گاه فریاد رسی هستی و به یقین در اشتیاق به و جودت و خشنودی به قضایت جایگزینی از منع بخیلان است و گشایشی از آنچه که در دست ثروت اندوزان است وجود ندارد و همانا مسافر به سوی تو مسافتش نزدیک است و تو از آفریدگانت هرگز در پرده نیستی جز اینکه کردارشان آنان را از تو در پرده برده .
من با درخواستم آهنگ تو کردم و با حاجتم روی به تو آوردم.
نیاز خواهیم را به پیشگاه تو قرار دادم و خواندنت را دست آویز خویش کردم بی آنکه مستحق شنیدن خواهشم و سزاوار گذشت از من باشی بلکه برای اطمینان به بزرگواریت و آرامش به درستی وعده ات و پناه جستن به ایمان به یگانگیت و یقین به معرفتت که مرا پروردگاری جز تو نیست و معبودی جز تو نیست که یگانه و بی شریکی خدایا تو گفتی و گفتارت بر حق و و عده ات درست است فرمودی از خداوند با کمک تقوا و کسب حلال درخواست کنید چون خداوند همواره به همه چیز مهربان است.
ای آقای من در شان تو نیست که دستور به درخواست دهی و از بخشش خود داری کنی تو با عطاهایت بر اهل مملکتت بسیار کریمی و بر آنان با محبت و رفعت بسیار احسان کننده ای …

دعای زیبای ابوحمزه ثمالی بخش سوم:
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیش همیشگی است.
خدایا مرا در کودکی در میان نعمت ها و احسانت پروریدی ودر بزرگسالی نامم را بلند آوازه ساختی ای آنکه که مرا در دنیا به احسان و نعمت هایش پرورید.
و برایم در آخرت به گذشت و کرمش اشاره کرد…ای مولای من معرفتم راهنمایم به سوی تو و عشقم به تو واسطه ام به پیشگاه توست من از دلیلم به دلالت تو مطمئنم و از واسطه ام به شفاعت تو در آرامشم.
ای آقایم تو را به زبانی می خوانم که گناهش او را ناگویا کرده و با دلی با تو مناجات میکنم که جرمش او را هلاک ساخته تو را می خوانم ای پروردگارم در حال هراس و اشتیاق و امید و بیم.
مولای من هرگاه گناهم را می بینم بی تاب می شوم و هرگاه کرمت را مشاهده می کنم به طمع می افتم پس اگر از من در گذری بهترین رحم کننده ای و اگر عذاب کنی ستم نکرده ای… خدایا حجت من در گستاخی بر درخواست از تو با ارتکاب آنچه از آنکه کراهت داری جود و کرم توست و ذخیره ام در سختی ها با کمی حیا همانا رفعت و رحمت توست و امیدم برا آن است که بین حجت و ذخیره ام آرزویم را نو امید نکنی پس امیدم را تحقق ببخش و دعایم را بشنو.
ای بهترین کسی که خواننده ای او را خوانده و برترین کسی که امیدواری بر او امید بسته ای آقای من آرزویم بزرگ شده و کردارم زشت گشته پس به اندازه ی آرزویم از عفت به من ببخش و به زشت ترین کردارم مرا سرزنش مکن. زیرا کرمت برتر از کیفر گناهکاران و بردباریت بزرگ تر از مکافات تبهکاران است
بدون دیدگاه