PWA
خانواده ارصلان

وب اپ ما رو به گوشیتون اضافه کنید تا سریع و راحت به ما دسترسی داشته باشید

هنر زندگی با عزت نفس: چگونه خودمان را کافی و ارزشمند بدانیم

هنر زندگی با عزت نفس: چگونه خودمان را کافی و ارزشمند بدانیم

چرا داشتن عزت نفس برای زندگی ضروری است؟

 

سلام به خانواده عزیز و دوست داشتنی ارصلان. از بچگی یادمون دادن دنبال بهتر بودن باشیم، ولی هیچ ‌وقت یادمون ندادن چطور هم‌ زمان خودمون رو هم دوست داشته باشیم. یاد گرفتیم تو رقابت بمونیم، اما نفهمیدیم چطور وقتی شکست می ‌خوریم، دست خودمون رو بگیریم. همین شد که حالا، بزرگ شدیم با یک خلأ خاموش، با حسی که بهمون می‌گه هنوز “کافی” نیستیم.

یه وقتایی با خودم فکر می‌کنم چرا این‌ قدر سخته همون‌ جوری که هستیم، خودمون رو بپذیریم؟ چرا وقتی یکی دوستمون داره، سریع یه صدایی تو ذهنمون می‌گه: «اون نمی ‌دونه واقعا من چطوریم» یا وقتی موفقیتی به دست میاریم، به جای اینکه خوشحال باشیم، ته قلبمون یه چیزی می‌گه: “بابا شانسی بود… اصلاً معلوم نیست دفعه‌ی بعدم بتونی یا نتونی.

” می‌ دونی شبیه چیه؟ شبیه بچه‌ایه که نقاشی‌ شو با عشق کشیده، با کلی ذوق نشونش می‌ده، ولی قبل از اینکه کسی چیزی بگه، خودش زودتر می‌گه: “می‌ دونم قشنگ نشده…” چون از قبل باور کرده که کارش به اندازه کافی خوب نیست.

این زخم اسمش عزت نفسه… زخمی که اگه بهش رسیدگی نکنیم، آروم‌ آروم، بلندترین رؤیاهامونو بی‌ صدا ازمون می‌گیره. وقتی بالاخره تونستیم اسم این زخمو بذاریم، یعنی یه جای کار تغییر کرده… حالا وقتشه با خودمون روراست بشیم و آروم، بی ‌قضاوت بریم سراغش.

نه اینکه بخوایم بجنگیم یا سرزنشش کنیم؛ فقط بشینیم کنارش و گوش کنیم. ببینیم از کِی شروع شد؟ کِی شد که کم‌کم باور کردیم “نه، من کافی نیستم”؟ چه حرفا، چه سکوتا، چه لحظه ‌هایی ذره‌ ذره خوردن ازمون و ما فقط لبخند زدیم…

عزت نفس مثل یه نخ نازکه که اگه گره بخوره، همه چیز کج می‌شه نگاه به خودمون، انتخاب‌ هامون، رابطه‌ هامون. بی ‌صدا ولی عمیق. حالا وقتشه دونه ‌به ‌دونه این گره‌ ها رو باز کنیم. بی‌ عجله، با مهربونی. قدم ‌به ‌قدم بسازیمش، نه واسه اینکه “کامل” بشیم واسه اینکه به خود واقعیمون نزدیک ‌تر شیم؛ به همونی که سال ‌ها پشت نقاب ‌ها پنهون شده و هنوز چشم ‌به ‌راه دیده‌ شدنه.

هنر زندگی با عزت نفس
هنر زندگی با عزت نفس

انسان های دارای عزت نفس چه افرادی هستند؟

وقتی عزت نفس داشته باشی کینه کسی و به دل نمی گیری، همه را به یک اندازه دوست داری، خجالت نمیکشی، خودتو باور داری، خشمگین نمیشی، و همیشه مهربان هستی… انسان صاحب عزت نفس حرص نمیخوره، همه چیز رو کافی میدونه، به کسی حسادت نمی کنه، و خودشو لایق همه چی می دونه.

کسی که ” عزت نفس” داره، نیازی به رقص و پایکوبی و تظاهر به خوشی نداره، چون شادکامی را در درون خویش میجوید و مییابد… عزت نفس باعث میشه برای بزرگ کردن خودت احتیاجی به تحقیر دیگران نداشته باشی، چون خوب میدونی هر انسان تحفه الهی است… انسان صاحب عزت نفس همه را دوست داره و به همه مهر می ورزه… وقتی به کسی اجازه میدین باحرف یا رفتارش ناراحتتون کنه، در واقع دارید به او اجازه میدین که شما را کنترل کنه. نظر اون ها درباره شما میزان عزت نفس شما را تعیین نمی کنه. اون ها حق دارن فکرهای خودشان رو داشته باشن، اما شما هم حق دارین اون ها را نادیده بگیرید.

چرا ما عزت نفس نداریم؟

چرا این ‌قدر سخت‌ مونه خودمون رو همون‌ طور که هستیم دوست داشته باشیم؟ جالبه بدونی بعضی تحقیقات می‌گن میانگین نمره‌ی عزت نفس در بین جوونای ایرانی، از بیست فقط پنجِ. یعنی انگار خیلی از ما، حتی نمی ‌دونیم دوست داشتنِ خودمون چه شکلیه.

راستش دیگه برام مهم نیست چرا خودمو دوست ندارم. دیگه دنبال ریشه‌ی زخم نمی‌گردم، چون هر بار که رفتم تو گذشته، فقط بیشتر گیر افتادم. گفتم چون مامان و بابام تحقیرم کردن… چون مقایسه‌م کردن… چون هیچ‌ وقت کسی به‌م یاد نداد که بودنم، همین‌ جوری که هست، ارزش داره. اما این فکرها دیگه کمکی نمی‌کنن، شاید حتی دارن تبدیل می‌شن به یه نقاب، یه بهونه برای موندن توی یه زندگی نصفه‌ نیمه.

نتیجه ا‌ش اینه که یه بخش مهم از وجودم ته دلش باور نداره که لیاقت شادی، موفقیت یا حتی یه رابطه‌ی سالم رو داره و همین شکِ دائمی باعث شده سال‌ ها تو یه نقطه‌ی مبهم بمونم؛ نه جلو می‌رم، نه عقب، فقط توی یه بی ‌حرکتی تلخ، انگار تو خودم قفل شدم. نه صدای بیرون می‌تونه نجاتم بده، نه حتی موفقیت‌ هایی که به‌ دست می‌ یارم می‌ تونن حس خوبی بهم بدن. چون صدا‌ی درونم هنوز زمزمه می‌کنه: تو هنوز کافی نیستی.

هنر زندگی با عزت نفس
هنر زندگی با عزت نفس

نداشتن عزت نفس چه مشکلاتی را به همراه خواهد داشت؟

نبودِ عزت نفس، شروعِ فروپاشیه. شاید دیگه مهم نباشه که دقیقاً چرا من عزت نفس ندارم. شاید بدونم، شاید هم نه. اما حقیقت اینه که نبودنش داره همه ‌چی رو ازم می‌گیره، آروم، بی‌ سروصدا، اما ویرانگر. فرصت‌ های مالی، ایده ‌های کاری، کسب ‌و ‌کارهایی که می‌تونستن رویا باشن، یکی ‌یکی رد می‌شن از جلوم، چون ته دلم باور ندارم که لیاقتشو دارم. رابطه‌ هایی که می ‌تونستن پر از عشق و آرامش باشن، شکل نمی‌گیرن یا دوام نمیارن، چون یه جایی درونم هنوز باور نداره که دوست‌داشتنی‌ ام.

من هر روز دارم از درون خودمو می‌زنم. نه با دست، با فکر. با اون صدای ساکتی که همش می‌گه: “تو به اندازه‌ی کافی نیستی… تو خاص نیستی… بودنت فرقی نمی‌کنه…” یه‌ جوری خودمو کوچیک می‌کنم که حتی جرئت نمی‌کنم بلند آرزو کنم.

این خودتخریبیِ مدام، منو تبدیل کرده به یه منِ خسته، یه منِ ساکت، یه منی که فرصت ‌ها رو نه از بیرون، که از درون خودش نابود می‌کنه. و این دردناک ‌ترین بخش ماجراست: این که خودت، بزرگ ‌ترین مانع خودت باشی…

داشتن عزت نفس چه منافعی برای ما خواهد داشت؟

عزت نفس نقطه ی شروع رشده. عزت نفس داشتن یعنی توی هر رابطه یا کسب ‌و کاری که پا می‌ ذاری، فقط یه نفرِ حاضر نیستی، یه منبع اثر گذاری. رشد می‌کنی، چون ریشه داری. یاد می‌گیری، چون خودتو لایق دونستن می ‌دونی. اون مهارتی که داری، برات صرفاً یک ابزار پول ‌در آوردن نیست، یه بخش از توانایی ارزشمند توئه، که بلدی چطور بهش شکل بدی، ازش استفاده کنی، و براش احترام قائل باشی.

وقتی احساس ارزشمندی توی وجودت نهادینه باشه، نمی ‌ذاری فرصت‌ ها از لای انگشت ‌هات سُر بخورن. چون باور داری تو لیاقت داری بسازی، بدرخشی، و از خودت رد به جا بذاری، توی کار، توی رابطه، حتی توی معاشرت ‌های روزمره.

توی روابط، دیگه دنبال اثبات نیستی. نمی‌خوای کسی رو با التماس نگه داری، فقط برای پر کردن خلأیی که هیچ‌کس مسئول پر کردنش نیست. تو دل می ‌دی، عشق می‌دی، چون از درون لبریزی، نه از کمبود، که از کفایت. و همین فرق بزرگیه: عشق‌ت صدقه نیست، سهمیه نیست؛ جاریه.

و اگه یه روز رابطه‌ای تموم بشه، تو از هم نمی‌پاشی. نه چون بی‌ تفاوتی، بلکه چون ستون‌ هات بیرون از خودت نیستن. چون عزت نفس‌ت وابسته به تأیید یا حضور کسی نیست، ریشه ا‌ش تو خودته. تو خودت رو داری، و همین یعنی هیچ پایان تلخی نمی ‌تونه آغاز دوباره‌ ات رو متوقف کنه. نبودن یا نبودن توی یه کسب‌ و کار، نه شکست خوردن، نه مانع ‌ها، و نه قدرت‌ های بیرونی، هیچ‌ کدومشون تعیین‌کننده‌ی خوشبختی یا بدبختی من نیستن.

وقتی رشد شخصی اتفاق می‌ افته، همه‌ چی باهاش تغییر می‌کنه: روابط عمیق ‌تر و سالم ‌تر می‌شن. آرامش ذهنی واقعی‌ تر می‌شه و مسیر مالی، با شفافیت بیشتری پیش می‌ره.
چون وقتی از درون احساس کفایت می‌کنی، دیگه منتظر دنیا نمی‌ مونی که نجاتت بده، خودت می‌شی نیروی حرکت ‌دهنده‌ی زندگی ‌ات.

مدیتشن
مدیتشن

تکنیک هایی برای بازسازی عزت نفس:

1. تصویرسازی هویتی:

هر شب قبل از خواب، چشم ‌هاتو ببند و خودتو توی نسخه‌ای ببین که عزت نفس داره. ببین:

  • چطور راه می‌ ره.
  •  چطور صحبت می‌کنه.
  •  چطور تصمیم می‌گیره و نه می‌گه.
  •  چطور بدون احساس گناه خودش رو در اولویت می ‌ذاره.

بعد این سؤال و از خودت بپرس: “فردا، فقط یکی از این ویژگی ‌ها رو چطور می‌تونم واقعی ‌تر زندگی کنم؟” این تمرین کمک می‌کنه کم ‌کم شخصیت بیرونی ‌ات با تصویر درونی ‌ات یکی بشه.

هنر زندگی با عزت نفس
هنر زندگی با عزت نفس

2. تمرین خودپذیری آینه‌ای :

برو جلوی آینه. نفس عمیق بکش و این جمله ‌ها رو نه فقط بگو، بلکه با نگاه مهربون به خودت زمزمه کن:

  • “من کامل نیستم، اما در حال رشد کردنم.”
  •  “من از خودم حمایت می‌کنم، حتی وقتی دیگران نمی‌کنن.”
  •  “من سزاوار احترام، عشق و آرامشم، از سمت خودم، نه فقط دیگران.”

این تمرین مخصوص اون روزاست که زیادی خودتو قضاوت می‌کنی؛ همون موقعا که بیشتر از همیشه به مهربونی با خودت نیاز داری.

3. نوشتن گفت ‌و گوی درونی: صدای سرتو لو بده

هر وقت صدای منفی درونیت فعال شد و گفت: “تو بلد نیستی”، “تو به درد نمی‌خوری”، “تو هیچ‌ وقت موفق نمی‌ شی” همون لحظه، دقیقاً همون جمله رو بنویس. بی ‌سانسور. بعد، کنارش یه صدای پاسخ‌گو بنویس؛ همدل، اما قاطع. مثلاً: “درسته که می‌ترسم، اما قبلاً هم ترسیدم و جلو رفتم. اشتباه کردم؟ آره، چون آدمم. ولی این یعنی ناتوان نیستم. من هنوز ادامه می‌دم.”
فقط پنج دقیقه در روز وقت بذار برای این تمرین. کم‌کم اون صدای مهربون و واقعی درونت جون می‌گیره، جای خودش رو پیدا می‌کنه، و صدای منتقدِ خسته‌کننده، آروم‌آروم عقب می‌کشه.

هنر زندگی با عزت نفس
هنر زندگی با عزت نفس

کلام آخر

گاهی نبودنِ چیزی، بیشتر از بودنش حس می‌شه. نبودِ عزت نفس، مثل یک صدای خاموشه؛ چیزی نمی‌گه، اما همه‌ چیز رو زیر و رو می‌کنه. فرصت ‌های شغلی شکل نمی‌گیرن، رابطه ‌ها دوام نمیارن، و ما خودمون رو در آینه نگاه دیگران گم می‌کنیم.

اما بدون عزت نفس، ارثی نیست؛ یک مهارته. می ‌شه یادش گرفت، با تمرین، با تکرار، با لحظه‌ هایی که حتی برای چند نفس کوتاه، به خودمون اعتماد می‌کنیم.

لازم نیست همیشه قوی باشیم، اما می‌تونیم شروع ‌کننده باشیم. از همون‌ جایی که هستیم، نه بعد از رسیدن، نه وقتی همه ‌چیز رو به‌ راه شد، بلکه همین حالا. چون حس ارزشمندی، حس لیاقت، و دوست ‌داشت ه‌شدن، چیزیه که نه از بیرون، بلکه از درون می‌ جوشه… از همون لحظه‌ای که خودمون رو “کافی” بدونیم.و شاید همه ‌چیز از همین‌ جا شروع شه: از پذیرفتن اینکه بودن‌مون، خودش یک دلیل روشنه.خانواده ارصلان یک سبک زندگیست.

بیشتر بخوانیم:

  1. مراقبه‌ ای برای عزت نفس و اعتماد به نفس
  2. تکنیک های افزایش اعتماد به نفس
  3. چگونه فرصت ‌های طلایی را بشناسیم و از دست ندهیم؟

سوالات متداول

چگونه می‌توان عزت نفس خود را تقویت کرد؟

با تمرین‌های عملی مثل تصویرسازی هویتی، تمرین خودپذیری آینه‌ای و نوشتن گفت‌وگوی درونی، می‌توان عزت نفس را بازسازی و تقویت کرد.

چه نشانه‌هایی نشان می‌دهد کسی عزت نفس پایینی دارد؟

شک دائمی به خود، ترس از شکست، وابستگی به تأیید دیگران و کاهش اعتماد به نفس در تصمیم‌گیری‌های روزانه از نشانه‌های کمبود عزت نفس هستند.

نبود عزت نفس چه مشکلاتی ایجاد می‌کند؟

نبود عزت نفس می‌تواند باعث از دست رفتن فرصت‌ها، روابط ناکارآمد، ضعف در رشد شخصی و احساس نارضایتی دائمی شود.

من ارصلان اسدی با بیش از ۱۲ سال تحقیق و بررسی در مورد علوم معنوی مختلف و خوندن کتاب های موفقیت و تحقیقات تخصصی در مورد موضوع موفقیت مالی و عشق و داشتن آرامشی پایدار تونستم به نتایجی برسیم به راهکارهایی برسم که میتونه تورو یا هر کسی که حتی باور نداردو در زمانی منطقی به خواسته هایی برسونم که شاید سالهاست خاک روشونو گرفته و فک میکنه که نمیتونی داشته باشیش و کاملا برات دست نیافتنی شده

کلاس ها :
Blog

وبلاگ

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانهپروژه‌هاحساب‌کاربریارصلانی هامدیتیشن

بچرخون و جایزه ببر!

برای دیدن جوایز و چرخوندن گردونه رو دکمه زیر بزن