نیایش صبحگاهی با خدا
خدایا ای مهربان پروردگارم روزم را با نام و حضور تو آغاز می کنم. حضوری که آشکار است در درختان و در برگ هایشان، در انوار نورانی خورشید، در نوای زیبای پرندگان، در هوای دلنواز پاییزی، در نعمت های بی کرانت و در لحظه لحظه های زندگی ام. خدایا از تو سپاسگذارم برای یک صبح زیبای دیگر، با ترنم دلنشین پرندگانت، از تو سپاس گزارم، شکر برای یک روز زیبای دیگر، شکر برای سلامتی جسم و جانم. شکر و هزاران شکر برای وجود عزیزانم.
سپاس می گویم خدای خوبم را که زندگی ام خوب است، سازم کوک، صبحم قشنگ و شبم آرام.قلبی شکر گزار دارم و پر از عشق. در هر ثانیه ای که می گذرد بی شمار نعمت بر من ارزانی می کنی، تپیدن قلب، دم و بازدم، دیدن و شنیدن، لمس کردن، نبض زدن ها و پلک زدن ها، فکر کردن ها، نعمت های بی شماری که از شمردن آن ها ناتوانم.
و من چقدر بی تفاوت می گذرم و مدام از نداشته هایم پیش تو گله و شکایت می کنم، خدایا برای ناشکری ها و کم طاقتی هایم، برای فراموشکاری و بی توجهی هایم مرا ببخش.خدایا به دل نگیر اگر گاهی زبانم به شکرت باز می ایستد و کم می آورد. در برابر بزرگی ات ای مهربان ترین مهربان ها بهترین ها را برایمان مقدور فرما.
بیشتر بخوانید : آماده کردن ذهن برای رسیدن به اهداف
خدایا از خیمه گاه رحمتت بیرونمان نکن. از آستان مهرت نا امیدمان نساز، آرزوها و انتظار هایمان را به حرمان نکشان، از درگاه خویشت ما را مران ای خدای مهربانم.
ای خدای خوب من، چگونه ناامید باشم در حالی که تو همیشه امید من بودهای و خواهی بود؟ چگونه اجازه دهم که سستی و خاری در وجودم جای بگیرد وقتی که تو همان تکیهگاه محکم و استوار من هستی؟ ای که با کمال زیبایی و نورانی بودن خویش چنان در زندگی من تجلی کردهای که نور عظمتت بر تمامی وجودم سایه افکنده است، هرگز نگاهت را از من دریغ مدار، ای پروردگار خوب و مهربان.
ای خدایی که با شکوه و جلال خود هر لحظه مرا در آغوش حمایت خود میگیری، چگونه میتوانم از تو روی گردانم؟ هرگاه که به مشکلات و چالشهای زندگی روبرو می شوم، تنها تویی که در کنارم هستی و مرا یاری میدهی. هر زمانی که احساس ضعف و ناتوانی میکنم، تو آن نیروی بیپایانی که به من قدرت می بخشی و مرا به سوی پیشرفت و موفقیت هدایت میکنی.
ای خدای خوب من، چگونه میتوانم در مواجهه با مشکلات و سختی ها ناامید شوم وقتی که تو همواره پشتیبان و همراه من بودهای؟ ای کسی که با نورانیت و عظمت بیپایانت همیشه بر زندگی من پرتوافکنی می کنی، هرگز نگاه مهربانت را از من برنگردان. ای پروردگار، با تمام وجودم میدانم که تو همیشه در کنار من هستی و مرا به سوی راه روشن و سعادت بخش هدایت میکنی.
ای خدای بزرگ و مهربان، هر لحظه که به یاد تو می افتم، احساس آرامش و اطمینانی بی پایان در وجودم جاری میشود. چگونه می توانم از تو دور شوم وقتی که تو منبع تمامی امیدها و آرزوهای من هستی؟ ای که با زیبایی و جلال بی نهایت خویش مرا از تاریکی ها و نگرانی ها نجات می دهی، همیشه نگاه پرعطوفتت را بر من بیفکن و مرا در مسیر زندگی یاری کن.
ای خدای مهربانم دلم را به تو می سپارم تا از عمق جانم بزدایی هرچه حائل هست بین من و خودت، هرچه مرا دور می کند از تو، همه ی آنچه از منیت و نواقصم هست را از من بگیر و ببخشا بر من از عشق و الطاف بی پایان خودت چنان همیشه که بخشیدی، مرا رها ساز از بند هر چه خیر و خوبی و نیکی که در وجودم هست و پر کن خالی درونم را با عشق ناب الهی خود که جز این نتوانم نیک بمانم و مهر بیافشانم!
مهربانا! هزاران شکر که در کنارمان هستی و قرار آرام دل های بی قرارمان، جز تو چه جوییم و جز تو که را خوانیم که همه تویی و جز تو همه هیچ! خداوندا لحظاتمان را قرین رحمتت و مهربانی ات بفرما! و ما را در ادامه ی راهمان تنها نگزار که یک لحظه بی تو ویرانه ی دنیاست.
خدای من نمیدانم گاهی کجای دنیا گمت میکنم. در هیاهوی بازار، در خستگی هایم، در وسوسه های نفسم، نمیدانم! اما گاهی تورا گم میکنم مثل کودکی که در بازار دستان مهربان مادرش را رها کرده و به تماشای عروسکی مشغول است و بعد میبیند مادرش نیست و هیچ عروسکی او را خوشحال نمیکند! به کودکی ام بنگر هر چند خودم تو را گم میکنم اما تو باز پیدایم میکنی.
خدایا به تو پناه میبرم! از اینکه در آراستن صورتم چنان مششهور شوم که از اصلاح سیرتم باز بمانم، خدایا سیرتم را تو میبینی و صورتم را دیگران! شرم دارم از اینکه محبوب دیگران باشم و منفور تو! پس خدایا تو خوش سیرت و خوش صورتم کن که اول محبوب تو باشم بعد دیگران.
خدای عزیزم! نورت را در وجودمان متجلی کن که سخت محتاج آنیم! برکت نگاهت را در نگاهمان بریز تا هر کجا که مینگریم نیکی باشد و مهر. خدایا دستانمان را بگیر تا یادمان باشد باید دستانی را بگیریم، خدایا تو رهایم نکن تو را غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم! تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم، تورا وفادار دیدم و هرجا که رفتم برگشتم، تو را گرم دیدم و در سرد ترین لحظات به سراغت آمدم!
تو مرا چه دیدی که انقدر وفادار ماندی؟ نه آنقدر پاکم که کمکم کنی و نه آنقدر بد که رهایم کنی، تنها نور وجود توست که دلم را آرام نگه میدارد! مهربان من میدانم که تو فراموشم نکردی و همین روز ها باز هم مات و مبهوت تمام نشانه هایت میشوم. نشانه هایی که آرام میکند دلم را!
خدایا من صدایت میزنم! چرا که جز خودت هیچ کس را گره گشای مشکلاتم نمیدانم، من تو را دارم و دلی که یقین دارد به بودنت! یقینی که آرامم میکند. یقین دارم که خدایم من را رها نخواهد کرد.
ای خدای خوبم من بهترین درس ها را در زمان سختی آموختم و دانستم صبور بودن با تمام سختی اش یک ایمان هست و در نهایت حلاوت شیرینی دارد و خویشتن داری یک عبادت! فهمیدم ناکامی به معنای تاخیر هست نه شکست و خندیدن و انتقال حال خوب به دیگران یک نیایش است.
ما خدایی داریم که با وجود بودنش همه چیز حل می شود! امروز روز سپاس گزاری از خداوند است، او که عشق را آفرید تا یادمان باشد کسی هست برای عاشق بودن! ایمان بساوریم به پرواز یک پرنده، به آواز او، به آفتاب، به تغییر فصل، به لبخند یک رهگذر، به گرمای یک دست، به حضور یک دوست! و ایمان بیاوریم به عشق و به خدایی که همیشه با ماست!
روزهایتان عشق باران و روزتان به عشق و شادی باشد…
بدون دیدگاه