چه کارهایی رابطه ها رو داغون می کنه؟3 عاملی که رابطت رو داغون میکنه

1. رفتارهای سمی در رابطه و رابطه های سمی :

تا به حال به این فکر کردی چه کارهایی رابطه ها رو داغون می کنه؟ من وقتی نگاه می کنم به آدم ها و رابطه ی دخترها و پسرها حالا چه جوون، چه تینیجر، چه کسانی که ازدواج کردن و بچه دارن یک المان مشترک رو توی همشون می تونی ببینی.

چه خانم و چه آقا هر دوتاشون سعی در تغییر دادن طرف مقابلشون دارن و این یک سم بسیار بزرگه برای اینکه تهش منجر میشه به یه رابطه ی اصطحلاکی و برای هم عادی شدن و اون عشق و ذوق و شوق روز اول و نداشته باشین که اگر ازدواج نکرده باشین که با هم کات می کنین، و اگرم ازدواج کرده باشین انگار که دارین با یه مجسمه زندگی می کنین و هیچ لذتی نمی برین.

2. از تبدیل کردن پارتنرمون به ایده ‌آل‌ هامون دست بر داریم:

عشق، ازدواج و رابطه ی خوب سراسر رشد و لذت و انگیزه و موج انرژی مثبت و رحمت و نعمت و فضل و قدرت خداست که وارد زندگی تو میشه. هیچ وقت نباید برسه اون روزی که رابطه ی تو عادی بشه، حوصله ندارم و… یعنی روزهای اول ذوق و شوق دارن ولی به مرور زمان این دوتا آدم به صورت غیر مستقیم دارن به هم گیر میدن چون میخوان همدیگه رو تبدیل کنن به ایده آل های خودشون که هزار و یدونه بعد هم داره از مدل لباس پوشیدن، مدل حرف زدن.

با کی برو و با کی نرو، چیکار کن و نکن و… هی ما می خوایم خودمون و تو رابطه به اون کسی که حق بیشتری داره، لطف بیشتری کرده، قدرت بیشتری داره و به حرفش گوش داده بشه تبدیل کنیم و همین موضوع باعث میشه که به مرور زمان ذهن ناخودآگاه طرف مقابلت از تو خسته بشه، براش عادی بشی. اما اگر تو خود عادیت باشی و به طرف هم اجازه بدی خود عادیش باشه، خود واقعی اون سراسر محبت و نجابت و انگیزه و انرژی هست و تو باید کمکش کنی که خود واقعیش باشه نه چیزی که دوست داری نه به عقده ها و ایده آل هایی که خودت داری.

بیشتر بخوانید : چرا باید ذهن ثروتمند داشته باشیم؟

3. کنترلگری از والدین به ما منتقل شده: راه‌ های متوقف کردن این چرخه رو یاد بگیرم:

این کنترلگر بودن از پدر و مادر هامون به ما منتقل شده حالا من زمانی که خودم نقش والد می گیرم و میرم تو یه رابطه چه پسر باشم و چه دختر میرم تو نقش پدر و مادرم اما مدرنیزه و امروزی، می خوام بگم بهش چه کاری بکن و نکن، چی درسته یا غلطه، چطوری برو و نرو و… همش به دنبال کنترل کردن طرف مقابلیم، چرا می خوایم کنترلش کنیم؟

برای اینکه میخوایم خودمون رو ارضاء کنیم و بگیم این به من گفت چشم، به حرفم گوش داد و اون آدم تبدیل بشه به اون چیزی که من توی ایده آلم دارم. من فکر میکنم خوب یعنی این رفتار، بره سر کار یا نه و… در صورتی که اینها یه سری کدها و باورهای اشتباه و غلطی هستن که در طول بزرگ شدن و در طول زندگی ما وارد ذهن تو شده.

دقت کن آدم ها تو رابطه زور میزن طرف مقابلشون رو تغییر بدن، اون آدم نباید تبدیل بشه به چیزی که تو دوست داری باید تبدیل بشه به چیزی که خودش دوست داره، اون آدم وقتی خودش رو وست داشته باشه بر اساس فطرتش، ذاتش و دورن واقعیش سراسر عشق و  آرامش و محبت و انگیزه و حال خوبه و فکر یه همچین آدمی دوست دختر یا دوست پسر تو میشه، شوهر یا خانم تو میشه، چقدررر لذت تو از زندگی بیشتر میشه و تو هم تمرکزت رو به جای اینکه بزاری روی اون فرد میزاری روی خودت.

خودت هم تبدیل میشی به خود واقعی امیدوارت، با انگیزه، مثبت، مهربون و بخشنده اس نه هی بری تو غالب سیاست هایی که دیر جوابش و بدم که بیشتر دوستم داشته باشه. مزخرف ترین باوری که توی پسرها و دخترها باب شده اینکه تو هر چقدر بی محلی کنی اون بیشتر میاد سمتت!

جهانی که تو داری توش زندگی میکنی هر چیزی که تو بهش باور داشته باشی و بهت ثابت میکنه. واقعا اگر دوست داری با کسی بری تو رابطه که انقدر لول پایین هست که باید بهش بی محلی کنی تا تو رو دوست داشته باشه و توجه بیشتری بهت بکنه شک نکن ته این رابطه یه زندگی عادی و روتین میشه!

اگرم تو فاز اینی که یه شب با طرف باشی و حال کنی و برنامه بچینی اصلا زندگیت برات انقدر بی ارزشه که با کی بری و کنار کی باشی و احساسات و انرژیت و برای کی خرج کنی و اصلا اعتقادی نداری به اینکه این انرژی و احساسات برمی گرده به خودت و زندگیت و جهان آدم هایی رو سر راهت قرار میده که مثل خودتن. یعنی تو هر نقابی به آدم ها داشته باشی جهان هم آدم هایی رو سر راهت قرار میده که مثل خودتن.

اگر تو این فاز و فضا هستی که من حرفی باهات ندارم اما اگر دنبال یه زندگی با کیفیت و شیکی، دنبال یه رابطه ی جاودانه ای، رابطه ای که هر روزش از دیروزش بیشتر و با ذوق و شوق همدیگر و بخواین ببینین و از بین که نمیره هیچ بیشتر و بیشتر میشه باید تمرکزت و بزاری روی خودت و برگردی به خود واقعیت، اون انسان واقعی که سراسر خوبیه و اون انرژی مثبت رو تو خودت بیدار کنی و کمک کنی طرف مقابلت هم به اون آدم واقعیه برگرده.

کلام آخر:

نقاب هاتون و بردارین خود واقعیتون بشین، خود واقعیتون و خیلی بیشتر دوست دارن، زور نزن آدم ها رو تغییر بدی، مامان و بابات و تغییر بدی، هی دنبال اینیم که دیگران و تغییر بدیم به اون آدمی که فکر می کنیم درسته، ول کن! تو خودت راه خودت و محکم و با صلابت، با ایمان و امید برو می بینی که جهان چطوری محیط اطراف تورو تغییر میده.

لازم نیست دیگران و تغییر بدی، تو تغییر کنی جهان و طبیعت اون ها رو تغییر میده! با تغییر کردن تو تمام جهان اطراف تو تغییر میکنه، اگر تا دیروز آدم خشمگین و کینه ای و عصبی بوده وقتی تو تغییر میکنی و مهربون و بخشنده میشی و تمرکزت رو میزاری روی خودت اون آدم قسمتی از وجودش برانگیخته میشه که مهربونه، مهربونیش رو برای تو خرج میکنه کند دماغیش و یه جای دیگه، یعنی همه ویژگی های مثبتی که درون این آدم وجود داره برانگیخته میشه برای تو چرا؟

چون تو تغییر کردی و جهان واسه تو و آدم های اطراف تو و موقعیت های اطراف تو را تغییر می دهد. چون تو باورهای خودت رو تغییر دادی و تمرکزت رو از روی آدم های اطرافت برداشتی و گذاشتی روی خودت و درون خودت و تغییر دادن خودت!