سلام به خانواده عزیز و دوست داشتنی ارصلان
چرا ثروتمند شدن وظیفهی ماست؟
من تا وقتی که آگاه نشده بودم که ثروتمند شدن، تجربه ی نعمت و زندگی لذت بخش هیچ ربطی به داد و فریاد زدن و به زور تغییر دادن پدر و مادرم و اطرافیانم نداره، با زور فیزیکی مثل این که یه ماشین رو تو سربالایی هل بدن، با مشکلاتم دست و پنجه نرم میکردم. من تنها بودم و هیچ وقت این صحنهها رو یادم نمیره. شاید ده یا پانزده نفر از اعضای فامیل تو خونهمون میزگرد تشکیل میدادن که من، ارصلان، رو متهم کنن که تو داری اشتباه فکر میکنی و ما داریم درست میگیم.
تو داری غلط تصمیم میگیری و ما داریم بهت درست میگیم. من بهشون میگفتم: “بابا جان، من توی این دنیا اومدم و من رو تو قبر خودم میزارن و شماها رو تو قبر خودتون میزارن. من میخوام زندگیای که دوست دارم رو بکنم. من میخوام شغلی رو داشته باشم که دوست دارم. من میخوام تو این دنیایی که به دنیا اومدم، تجربههایی که شما تجربه کردید رو تجربه نکنم و تجربههایی که خودم دوست دارم رو انجام بدم.”

بیشتر بخوانید: تکنیک های خودباوری
و من به عنوان کسی که در مسیر اشرف مخلوقات شدن هستم، موظفم ثروتمند بشم. ثروتمند شدن یک انتخاب یا اختیار نیست، چیزی نیست که بگم حالا حال کنم و ثروتمند بشم. بابا، خود خدا میگه: “وَلَقَد كَرَّمنَا بَنِيءَادَمَ” یعنی ما انسان را در بالاترین مرتبهی ممکن قرار دادیم.
و اینکه ما انسانیم و یکی از بایستههای انسان ثروتمند بودنه و اصلاً انتخاب نیست، پس اگر انتخاب نیست من اصلاً نمی تونم تسلیم بشم و جا نمیتونم بزنم. مثلاً شما انتخاب نکردید که الان زنده باشید یا به دنیا اومدن شما انتخاب شما نبوده. اینکه در چه کشوری به دنیا بیاین، مگه انتخاب شما بوده؟ اینکه ما یه روزی خواهیم مرد، مگه انتخاب ماست؟ و بالاخره ما میمیریم.
پس ثروتمند شدن وظیفهی ماست. اگه ثروتمند نشی، یعنی داری نود درصد ثروت های دنیا و جهان هستی رو از دست می دی. تو با ثروتمند شدنت، نه تنها زندگی خودت بلکه زندگی اطرافیانت رو هم تغییر میدی. میخوام وظیفهات رو به عنوان یک انسان بدونی. بابا، من باید ثروتمند شم. در دنیایی که این همه ثروت، لذت و عشق و حال هست، من با ثروتمند شدنم میتونم کمک کنم به نیازمندان ودستی از دست های خدا بشم و به آدم بهتری تبدیل بشم.
آخه مادر من چه گناهی کرده بود که تمام سالهایی که من زنده بودم، لباس نمیخرید که من لباس خوب بپوشم؟ مادر من برای اینکه بتونه یه سفر پیش برادرش بره، نمی تونست به بابام بگه، چون میدونست پدرم پول نداره. بابای من سال ها تا زانو پاش تو واریس بود. هر روز صبح از خونه میزد بیرون و تا الهه شب سرپا بود. من به عنوان یه آدم دنبال چرت و پرت های زندگی خودم بودم و نمیدیدم که پدر و مادرم دارن پیر میشن و هر روزی که میگذره، دارن به مرگ نزدیکتر میشن.
پدر من شرمنده این بود که برای پول ترم دانشگاه خواهرم باید بره سرکج کنه و چک بنویسه و اقساطیش کنه و هر ترم بهش استرس وارد میشد از اون طرف اجاره خونه بهش استرس میداد و هزار تا نگرانی دیگه هم داشت ….. مادرم هم تمام عمرش باید نگران این بود که آیندهی من چی قراره بشه. یکی از وظایف شما راحت کردن خیال عزیزان زندگیتون هست.
ستارههای زندگی شما یه شب میخوابید و صبح بیدار میشید و میبینید که ستاره تون خاموش شده و نیست. اونهایی که پدر و مادرشون رو از دست دادن کاملاً متوجه میشن که من چی میگم. یعنی من دیدم کسی رو که میره سر مزار پدر و مادرش وایمیسه و میگه: “ای کاش من قبل از اینکه تو بری، تونسته بودم یک بار لبخند رو به صورتت بیارم و حس رضایتت رو از خودم ببینم.”
“تأثیر ثروت: از خانواده تا جهان هستی“
پس ثروتمند شدن فقط به خاطر خود من نیست. من به عنوان یک انسان مثل یک چشمه هستم که این چشمه می جوشه و خیلیها میان دست و صورتشون رو میشورن. من مثل درختی میمونم که انقدر بزرگ، پربار و قدیمی هست که خیلی ها میان زیر سایش استراحت میکنن. با ثروتمند شدنتون، نه تنها روی زندگی خودتون، بلکه روی شهرتون، خانوادتون و محلهتون تاثیر میزارید و این از نظر علمی ثابت شده که روی تک تک سلولهای جهان هستی تاثیر گذار هستید. انسان اومده تا خلق اثر کنه و از خودش ردپا به جا بزاره. تا کی میخوای وقتی یه ماشین مدل بالا میبینی دهنت وا بمونه و فحش بدی و بگی: “خدا لعنتش کنه عجب ماشینی داره!”
تا کی از خواستههای من فقط حسرت نصیبم میشه؟ تا کی باید فقط نگاه کنم، فحش بدم و قضاوت کنم؟ تا کی باید بگم ای کاش پدر من هم پولدار بود؟ ای کاش منم پارتی و سرمایه داشتم و … اما این روزها تموم میشه، چون من تصمیم گرفتم که سرنوشت خودم رو تغییر بدم و با تمام وجود برای رسیدن به آرزوها و رویاهایم تلاش کنم. اینجا نقطه شروع تغییر من است. دیگه حسرت نخواهم خورد، چون من قدرت درون خودم رو پیدا کردم و با ارادهای قوی به دنبال ساختن آیندهای روشن برای خودم و عزیزانم خواهم بود.

من یقین دارم بالای نود درصد مردم قید ثروتمند شدن رو زدن و اصلاً فکر نمیکنن که شاید بشه. سال هاست که بخش رویاهاشون داره خاک میخوره و بخش منطق و استدلال ذهنشون انقدر قدرتمند شده که اصلاً نمیتونن پتانسیل های نامحدود درونی خودشون رو ببینن. هر طور که باهاشون حرف میزنم، انگار که یه گارد دارن یا اصلاً نمیشنون که من چی میگم. فیلترها رو از گوش هاتون دربیارین بدونید که منطق هاتون تو ثروتمند شدن به کارتون نمیاد.
منطقتون فقط به درد این میخوره که تو این زندگی که هستید دست و پا بزنید. اگه از اون چیزی که هستید راضی هستید و به خواستههاتون رسیدید وجسارت اینو دارید که برید به عزیزترین شخص زندگیتون بگید بزرگترین خواستت چیه؟ و بهش بگید من میخوام تو رو به اون خواستت برسونم. اگر این جسارت رو داشتید، جای شما تو این جلسه نیست. اما اگر از این دنیا چیزی بیشتر میخواید و آمادهاید که پتانسیل های درونیتون رو آزاد کنید، زمان تغییر فرا رسیده.
برای رسیدن به آرزوها و اهداف بزرگتون، قدم بردارید و زندگیای بسازید که همیشه آرزوش رو داشتید. ودر نهایت، امروز و در این لحظه با خودت اتمام حجت کن و با خودت قرارداد امضا کن. مثل اینکه قبول کردی سه وعده غذا بخوری، قبول کردی که استراحت بکنی و …
قبول کن که برای ثروتمند شدن، برای رسیدن به اهداف و برای ساختن زندگیای که همیشه آرزو داشتی، قدم برداری. حالا وقت تغییر هست و تو میتونی با اراده قوی و اعتماد به نفس، به تمام رویاها و آرزوهای بزرگت برسی.
“جایگاه انسانی در چارچوب قوانین جهان هستی“
شما از لحظهای که چشم باز میکنی و بیدار میشی، در حال دریافت هستی و جهان هستی داره به سمت شما رحمت و نعمت و هر چیزی که به عنوان خوبی ازش یاد میشه رو سرازیر میکنه. خود خدا گفته “ربنا آتنا فی الدنیا حسنه”، خودش گفته بهترین نوع نعمت رو از من بخواه. تو حقت بهترین قسمت نعمته، و ثروت با برکته، ثروتی که با خودش عشق و خوشحالی میاره. حقته که به آسانی بری و ماشین مورد علاقت رو بخری. حقته که وقتی شلوار میخری، بهترینش رو بخری و حساب و کتاب نکنی.
این حقته و چیزی فراتر از حقت نمیخوای. و برای رسیدن به این جایگاه، فرض کن اگه من آبدارچی یه اداره ام یا معاون یه ادارهام، یه وظیفهای دارم. نمیتونم بگم که مثلاً من امروز حال ندارم و چایی برای رئیس نمی ریزم؛ خوب اخراج می شی. جهان هستی هم همینه. اگه وظیفهات رو ندونی و به سمت وظیفت قدم برنداری، جهان هستی هم تکلیفش با تو مشخصه. خود خدا در سوره آل عمران گفته: “ما همواره در حال رساندن امداد هستیم، چه به سمت پایین بخوای بری و چه به سمت بالا. ما کمکت میکنیم. میخوای سقوط کنی، باشه… میخوای سعود کنی، باشه.”

وظیفهی خودت رو ثروتمند شدن بدون. وظیفهی خودت رو خوشحال کردن عزیزانت بدون. وظیفهی خودت رو اثر گذاشتن در جهان هستی بدون. وظیفهی خودت رو رسیدن به خواستهها و آرزوها بدون. وظیفهی خودت رو فرستادن پدر و مادرت به بهترین سفرها و فرستادن بچت به بهترین مدرسه بدون. خودت رو به بهترین رستوران ها دعوت کن و بهترین لباس و خونه و زندگی رو برای خودت بخواه.
و موقعیت فعلی خودت رو نپذیر و نگو همینه که هست. این مهم ترین کاریه که باید انجام بدی. میدونم که ده روز، بیست روز یا یک ماه انجام میدی و بعدش بیخیال میشی و به بهونههای مختلف و به بهونههای همجنس با تمام آدمهایی که توی فقر و شرک دست و پا می زنن، با این جمله که خدا خواسته و قسمت ما نبوده. یعنی اصلاً و ابداً تحت هیچ شرایطی تا زمانی که رویاهات محقق نشده و تا زمانی که به جایگاهی نرسیدی که بگی “آخیش”، حق ایستادن و توقف نداری و اصلاً خسته شدن معنا نداره.
یادت باشه که تمام جهان به تلاش و اراده ی تو پاسخ می ده. امروز همون روزیه که تصمیم میگیری سرنوشتت رو تغییر بدی. قدرتمند و بی توقف به جلو برو و به همه نشون بده که چی میتونی به دست بیاری.
خانواده ارصلان یک سبک زندگیست.
بدون دیدگاه