در این مقاله میخوانیم :
میلیاردرهای خود ساخته قسمت سیزدهم : قوانین ثروت الهی
پروژه ی میلیاردرهای خود ساخته قسمت سیزدهم : قوانین ثروت الهی ، صحبت کردن راجع به قوانین الهی ثروت یا همون قوانین ثروت الهی که. امام علی یه جمله دارن که میگن ” الرزق الرزقا ” کاملش و کار ندارم میگه: 2 نوع روزی هست: 1 نوع اونی که تو به دنبالش میری. یک نوع روزیه که تو بدون اینکه بری دنبالش اون وارد زندگی تو می شه.
زیاد هم هست تموم هم نمیشه با برکت هم هست، حالا چطوریه که آدم ها صبح تا شب میرن کار میکنن روزی نوع اول و هم به دست نمیارن؟ چه برسه به روزی نوع دوم. قوانینی که باعث میشه این روزی نوع دوم وارد زندگی ما بشه بهش میگیم قوانین ثروت الهی! قوانین الهی ثروت!
باور های محدود کننده و راه های رهایی از آن ها برای دستیابی به ثروت الهی:
یعنی قوانینی که برای جهان هستی، قوانینی که برای موجودی به نام انسان نهانیده شده. وقتی اینجوری حرف میزنم و اینجوری مثال میزنم منظورم اینکه دیگه مهم نیست از کدوم کشوری، از کدوم شهری، سنت چیه، کجای این زمین داری زندگی میکنی، مهم اینکه تو اگر در چهارچوب این قوانین عمل بکنی و قدم برداری ثروت، برکت، روزی، پول، مشتری، هر اسمی که میخوای روش بزاری بزار، بزرگ تر شدن کسب و کارت، بیشتر شدن مشتری هات، پول در آوردنت، بیشتر خرج کردنت، سوراخ نبودن کیسه ات، پول راحت تر در آوردنت، آسون تر پول در آوردنت، عجیب و غریب و کار سخت انجام ندادنت برای پول درآوردن.
ببین امروز راجع به یکی از مهم ترین و ریشه دار ترین باورها تو جامعه، مخصوصا تو ما ایرانی ها حرف میزنم که باعث شده که ما خیلی این ثروته ازمون دور بشه. ببین ما پول درآوردن و مساوی می دونیم با سختی کشیدن، رنج کشیدن، صبح تا شب به مدت 40 سال کار کردن، دهن خودت و سرویس کردن، از همه چیز زدن، در صورتی که پول و ثروت، ثروت الهی و پولدار شدن و ثروتمند شدن هیچ ربطی به سختی کشیدن، شکست خوردن، زیاد زمین خوردن، دهنت باید سرویس بشه، پاره باید بشی، کفش آهنی باید بپوشی، پول و از تو دهن شیر و گرگ و ببر باید در بیاری نداره.
دقت کن این ها غلط نیست ها! این باوری که به ما منتقل شده و ما پذیرفتیمش و تبدیل شده به واقعیت زندگی ما، توی این دنیا هیچ چیزی غلط یا درست نیست مطلقا، اون چیزی که ما می پذیریمش و تبدیل میشه به باور ما، باور ما تبدیل میشه به واقعیت های زندگی ما.
واسه همینه یکی درس خوندن و سخت ترین کار دنیا و یکی خیلی راحت و آسون میدونه. یکی گیتار زدن و خیلی سخت و طاقت فرسا و کسل کننده میدونه یکی هم اصلا نه! میفهمی، چیزی که تو کلشون هست باعث میشه زاویه دیدی داشته باشن نسبت به این گیتار زدن و اون زاویه دید موجب میشه یه سری نظریه ها مثلا خیلی سخته و خیلی کسل کننده اس و…
زبان انگلیسی، زبان فرانسه، صافکاری، نقاشی، یوتیوب و… هرچی! پول درآوردن هم یکی از ایناست. از بچگی کردن تو سرمون که پول در آروردن کار سختیه، پول مگه علف خرصه، از بچگی کردن تو سرمون بابا این سخت به دست میاد، بابات 20 سال صبح تا شب رفته کار کرده تو به همین راحتی میری خرجش می کنی؟ تو بی فکر میری هرچی دلت میخواد میخری، میخری استفاده نمیکنی، میخری به باد فنا میدی، میخری دود میکنی میره هوا.
بیشتر بخوانید: بارز ترین ویژگی آدم هایی که هیچوقت به هیچی نمیرسن
برای دستیابی به موفقیت مالی اول نگرشتو توی همه چی نغییر بده:
دقت کن تمام جملاتی که توسط مادر و پدر من و تو، معلم های من و تو، جامعه ای که من و تو توش بزرگ شدیم، اون فرهنگ محله ای که من و تو توش بزرگ شدیم بیان شده این ریشه درش بوده که پول خیلی داره سخت به دست میاد، حالا که داره سخت به دست میاد باید نگهش داری، باید بزاریش برای روز مبادا، باید خیلی خرج نکنیم، نداریم، نمیشه، نه سخته، به زور وام میدن، اقتصاد بده، پول تو جیب مردم نیست، یعنی همیشه ذهن من و تو رو در یک تنگنا، در یک کمبود، در یک کم خواستن، در اینکه همیشه مجبوری قناعت کنی نگه داشتن.
این باعث شده من و تو به مرحله ای رسیدیم که می خوایم پول در بیاریم بگیم وای اصلا پولدار شدن و بنز و بی ام و و سفر خفن و لباس خفن و اورج پوشیدن و گرون خریدن و گرون داشتن و طلا و جواهر و این داستان هارو که اصلا بی خیال!
من همین که کار کنم یه ماشین بندازم زیر پام، یه خونه ی نقلی سر پا کنم و اجاره کنم توش زندگی کنم و زنده بمونم خودم و خانواده ام حالا مجردم، متاهلم، پدرو مادرم، هر کی! همین کافیه. ببین با چه نگرشی آدم ها میرن سرکار، با چه نگرشی آدم ها میرن سر کار؟ با نگرش اینکه میلیاردر بشن؟ با نگرش اینکه ثروتمند بشن؟ یا با نگرش اینکه چون همه کار میکنن منم باید کار کنم، با نگرش اینکه همینم پول در نیارم زنده نمی مونم.
رنج و گنج کنار همدیگه قرار گرفته که منظور همون رنج و بیداری درونی منظوره:
دقت کن برای نمردن زندگی می کنن! برای نمردن کار می کنن، برای نمردن پول در میاره و از اون جایی که آری من در نهایت شبیه افکار پر تکرار ذهنم میشم و از اون جایی که افکار پر تکرار ما میلیاردر شدن و که اصلا بهش فکر نمی کنیم چون نمیشه! چون اقتصاد بده، چون جیب مردم، شانس، تقدیر، ارث، سرمایه، شغل، تحصیلات، پارتی و…
کلا بی خیال من فقط کار میکنم که پولی در بیارم که زنده بمونم دیگه، که بتونم سپری کنم. چرا؟ چون میلیاردر شدن خیلییی سخته، هفت خان رستم، کفش آهنی باید بپوشی، میگن روزی طرف و بستن به دم خرگوش، نابرده رنج گنج میسر نمیشود ببین رنج و گنج کنار همدیگه قرار گرفته حالا بگذریم که اون گنج درونی منظور بوده و بیداری درونی منظور بوده و رد شدن از ا ون رنج موجب یک لذت ابدی و جاودان میشه که اون یه بحث دیگه اس و جداس که اون گنج رو ربط دادن به ثروت.
“چگونه با تغییر باورهایمان به ثروت الهی برسیم؟ “
پول درآوردن اگر باورت، ذهنیتت، افکارت، زاویه ی دیدت این باشه که پول درآوردن سخته، پول درآوردن طاقت فرساس، پول درآوردن دهن سرویسی داره، برای پول درآوردن باید پاره شی، باید دروغ بگی، باید زرنگ باشی، باید سیاست داشته باشی، باید کلک بزنی، باید پاهاتو بزاری رو شونه دیگری، ببین این نگرش ها باعث میشه پول و روزی خیلی سخت وارد زندگی تو بشه. اصطلاحا تبدیل میشی به آدم گنجشک روزی، خیلی از نعمت ها و ثروت ها و تجربیات لذت بخش زندگی و تجربه نمیکنی، نمیتونی چون بی خیال شدی دیگه.
مثلا فکر کن تو بتونی برای مادرت، مثلا مادرت و ببری توی طلا فروشی بگی مامان هر چی دوست داری چشم بسته انتخاب کن، خب این یه نعمته چرا من و تو نباید این نعمت و داشته باشیم؟ اولین باری که تونستم برای مادرم طلا بخرم یه گردنبند بود یادمه! اصلا نمیدونی خیلی اون موقع چیز عجیب و غریبی نبود حالا به مرور زمان من بیشتر این هدیه رو دادم اما اولین بار یه حس عجیب و غریب بود! که اوه منم تونستم، منم میتونم، میشه پس بیشتر هم میشه.
اولین باری که برای خواهرم، پدرم، اولین ماشینی که من برای خانواده ام خریدم اصلا عجیب و غریب احساس قشنگ داشتم! نعمته ببین پولدار بودن نعمته! خدا هم نعمت و دوست داره بده به بنده اش. مثل مادری که دوست داره بچه اش سیر باشه گرسنه نباشه، کدوم مادری دوست داره بچه اش گرسنه بخوابه؟ حالا خدا! کدوم خدایی دوست داره بنده اش بی پول و بدبخت و فقیر و ندار باشه؟
فکر کن برای خواهرت و جهیزیه اش برو بهترین و بخر، فکر کن تو برای برادرت مثلا روز پسر گردنبند طلا بخر، فکر کن روز پدر به پدرت بگی پدر جان تو این همه سال کار کردی از اینجا به بعد خرج خونه با من، اکی میخوای سر کار هم بری برو ولی دیگه دغدغه ی این که بچه می خواد بره دانشگاه و خرج دانشگاهش و چیکار کنم آی خونه ال سی دی میخواد و فرش خونه رو باید عوض کنم
مبلمان و باید عوض کنم و از سرت بیرون کن عشق من! من دیگه هستم! فکر کن شما خانومی روز تولد همسرت، ولنتاین، هر زمانی و مناسبتی به شوهرت یه بنز خوشگل و خفنی که میدونی تو رویاهاش هست بهش هدیه میدی.
برای رسیدت به خواسته هات مقاومت نکن برای رسیدن بهشون بجنگ:
ببین این حرف هارو اگه من میگم و تو توی ذهنت مقاومت میکنی هر مقاومتی فرقی نداره آخه تو روستام، آخه سنم پایینه، آخه اقتصاد، آخه این حرف از خودش میزنه، آخه این شرایط من و نمیونه، آخه این از شرایط من خبر نداره، آخه من تلاش کردم نشد، آخه سر من کلاه گذاشتن، آخه من هر چقد دوییدم نشد، آخه تو این مملکت…
همه ی این ها نشاَت گرفته از شکل گیری چهارچوب های اشتباه در ذهن شماست. چون ذهن تو که اتصال داره با ذهن جهان هستی، با شعور جهان هستی، با شعور هوشمند کیهانی، با کائنات، با هر اسمی که تو روش میزاری ارتباط دارن. این داره چهارچوب های این و تبدیل میکنه به تجربیات زندگی در کالبد فیزیکی این آدم. این چهارچوب ها اگر شکسته بشه اگه بزرگ تر بشه تو تجربیات نعمت های بیشتر، ثروت بیشتر، رزق و روزی بیشتری رو تجربه میکنی.
با ایمان و تلاش می تونیم میلیاردر شویم :
شما باید پولدار بشید! دیدین بچه بودیم می گفتن تو باید نماز بخونی، تو باید راستشو بگی، دروغگو میره جهنم، حجاب و… هیچ کس نگفت باید پولدار بشی، هیچ کس نگفت خدا پولدار دوست داره، هیچ کس نگفت خدا ثروتمند دوست داره، هیچ کس نگفت با ثروتمند بودن یکی از صفات خدا رو میگیری، بوی خدا رو میدی، یکی از مهم ترین مولفه های خدا باور بودن ثروتمند بودن.
همه گفتن خدا باور بودن یعنی نداشته باشی، نگاه نکنی، نخری، نبینی، قانع باشی، راضی به رضای خدا باشی، خدا خودش ثروتمنده. رضای خدا ثروتمند بودن بنده اشه، سیر بودن بنده اشه، در رفاه زندگی کردن بنده اشه، زندگی بنده اش پر از نعمت باشه، اینکه بتونه به نیازمند ها کمک کنه. تو برای اینکه بتونی به نیازمند ها کمک کنی باید خودت ثروتمند باشی، بخوای به غمگین ها کمک کنی باید خودت آدم شادی باشی، پس ثروتمند بودن و میلیاردر شدن باید تبدیل بشه به الویت زندگی تو.
چهارچوب های زندگی و بشکن و غیر ممکن و تبدیل به ممکن کن:
ببین همین شغلی که داری و همین کاری که داری میکنی با نگرش میلیاردر شدن و ثروتمند شدن انجام بده یعنی تصمیم بگیر و بگو میخوام میلیاردر بشم! میخوام ثروتمند بشم! میخوام برای مامان یا بابام…
اینجوری رویا پردازی کن، این چهارچوب های ذهنی و بشکن و بگو به خودت که آقا پول درآوردن به همون انداره که برای خیلی ها سخته به همون انداره هم برای خیلی ها آسونه، چرا من جزو افرادی نباشم که پول درآوردن براشون آسونه؟ علی دایی چی زیاد تر از تو داشته؟ تو بیست و چهار و بیست پنج سالگی گل ملی خودش و زده.
درسشم می خونده سر کار هم باید میرفته. چی تو از بهرام افشاری که تو سینما قدس شهر همدان، که همشهری منه و من میدونم اون جا کجاست و دست فروشی می کرده کمتره؟ هیچ کس هیچ نقصی یا مزیتی نسبت به دیگری نداره و همه یکسانیم، هر کس امکانات خودش و داره و با امکانات خودش میتونه.
ببین اگر میخوای ثروتمند بشی و واقعا میخوای ثروتمند بشی این راهکار ها و این حرف هایی که دارم بهت میزنم از تو پاور پوینت و کتاب و این داستان ها نیومده این ها مو به مو تجربیات خودمه. مو به مو زندگی خودمه، مو به مو افکار خودم و تمرین هایی که خودم انجامش دادم و دارم انجاموشون میدم و خواهم داد.
بدون دیدگاه