اعتماد به نشانه‌های خداوند در مسیر زندگی

اعتماد به نشانه‌های خداوند در مسیر زندگی

اعتماد به نشانه‌های خداوند در مسیر زندگی

اعتماد به نشانه‌های خداوند در مسیر زندگی:

سلام به خانواده وزین و کبیر ارصلان اسدی. با خدا مشورت کن. خدا رو خدا حساب کن. اون همه‌چیز رو می‌ دونه، قدرت بی ‌نهایت داره و تجربه ‌های بیکران. به خدا اعتماد کن و ببین چطور زندگیت به بهترین شکل ممکن تغییر می‌کنه. وقتی با مشکلات و چالش ‌ها روبرو می‌شی، به اون پناه ببر و کمک بخواه. خدا همیشه در کنارته، راه درست رو نشونت می‌ ده و حمایتت می‌کنه.

ایمان داشته باش که خدا هیچوقت دستت رو رها نمی‌کنه و تو رو تنها نمیزاره. اگه مثل من همیشه توی تصمیم ‌گیری ‌ها و انتخاب‌ های مهم زندگیت، شک و تردید و ترس بهت حمله می‌کنن و نمی‌ دونی چی درسته و چی غلط، مثلا اینکه از شغلم بیام بیرون یا نه، ازدواج بکنم یا نکنم، با این آدم وارد رابطه بشم یا نشم، این رشته تحصیلی رو انتخاب کنم یا نه، من یه راهکار قطعی برات دارم که خودم هم ازش استفاده کردم و جواب داده.

انتخاب درست و تصمیم درست، همیشه به همراه اطمینان خاطر و حس رضایت برای تو خواهد بود. چرا انقدر نسبت به خدا بی ‌اعتمادی؟ چرا از حرف زدن باهاش مقاومت می کنی؟

اعتماد به نشانه‌های خداوند در مسیر زندگی

یه تمرین دارم برات: روی کاغذ تصمیمت رو بنویس و از خدا بخواه تا فردا شب یه نشونه سر راهت بزاره تا بدونی تصمیم درست بوده یا نه. فکر می‌کنی “ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ” یعنی چی؟ یعنی “بخوانید مرا تا پاسخ دهم شما را.” این آیه به این معناست که خداوند از ما می‌خواهد به او روی بیاوریم و دعا کنیم تا او جوابمان را بدهد.

این جمله نشون‌ دهنده محبت و بخشش بی‌ پایان خداست که همیشه آماده ست تا ما را یاری کنه و خواسته‌ های ما را برآورده کنه. هر شک و تردیدی داری و هر سوال مهمی درباره زندگیت، از خدا بپرس و ازش بخواه اونجوری که تو می‌ خوای جواب تو رو بده. اعتماد به خدا، راهنمایی ‌ها و نشونه‌ هایی که تو مسیر زندگیت قرار می‌ده، بهت کمک می‌کنه تا تصمیماتت قوی ‌تر و مطمئن ‌تر بشن.

بیشتر بخوانید : مدیتیشن کاهش اضطراب

جهان هستی در مسیر هدایت شما:

در سوره احزاب قرآن گفته شده که “خداوند و فرشتگانش بر شما صلوات می‌ فرستند.” این یعنی خدا و فرشته ‌ها همیشه به مؤمنین درود می‌ فرستند و هوای اون ‌ها رو دارن.” حالا فرض کنیم که مدیر، ناظم و معلم‌ های یک مدرسه، آدم ‌های درست‌کاری هستن و کارشون رو با صداقت انجام می‌ دن. تو این حالت، هدف اصلی اون‌ ها چیه؟

هدفشون اینه که بچه ‌ها رشد کنن و پیشرفت کنن. اونا تلاش می‌کنن که شرایطی رو فراهم کنن تا دانش‌آموزا بتونن به بهترین شکل ممکن پیشرفت کنن و موفق بشن. هر اتفاقی که تو زندگی‌ات می ‌افته، خود خدا گفته و بارها تکرار کرده که من و فرشته‌هام همش حواسمون به توئه. یعنی همه‌ی آدم‌ هایی که دور و برت هستن، همه معلم‌ ها، همه اتفاقات و حتی کل جهان هستی، همه و همه دارن کمک می‌کنن که تو رشد کنی و به هدفت برسی.

اگه اخراج می‌ شی، استخدام می‌ شی، ازدواج می‌کنی، طلاق می‌گیری، بچه‌دار می ‌شی یا نمی‌ شی، همه اینا با هدف اینه که تو بهتر بشی. و رشد کنی. هدف همه اینه که تو به خواسته‌ هات برسی، پولدار بشی، عشق و آرامش بیشتری پیدا کنی، مهربون‌ تر و سخاوتمندتر بشی و قوی ‌تر بشی.

اعتماد به نشانه‌های خداوند در مسیر زندگی

این یعنی تمام جهان هستی و همه‌ی آدم ‌ها و اتفاقاتی که تو زندگیت هستن، حتی اونایی که بهت زخم زبون می‌زنن، دلت رو می ‌شکنن، بهت خیانت می‌کنن یا نامردی می‌کنن و اونایی که بهت کمک می‌کنن، همه دارن کمک می‌کنن که تو رشد کنی و هدایت بشی. همه ‌ی این اتفاقات ریز و درشت، از خوب و بد، همشون یه هدف دارن و اون هم رشد و هدایت توئه.

بابا وقتی از در میری بیرون، اگه یه کبوتر از بالا سرت رد میشه، یعنی یه پیامی برات داره، یه نشونه‌ ست که خدا داره میگه “من هستم و هواتو دارم”. می‌خوام بگم که شما همیشه در مسیر هدایت به سمت خواسته‌ هاتون هستین، مگر اینکه خودتون نخواین. تنها حالتی که می‌ تونید جلوی این هدایت رو بگیرین، اینه که فکرتون رو روی ترمز بذارید.

تأثیر افکار مثبت و منفی در رشد و پیشرفت:

یعنی وقتی شما به افکار فقر و کمبود بچسبید، همونجا گیر می‌کنید و نمی‌ تونید پیشرفت کنین. یا وقتی که افکار استرس و اضطراب دارید، نمی‌ تونید عشق، حال خوب و آرامش رو تجربه کنین. مغزتون طوری کار می‌کنه که هر وقت به یه موضوعی فکر می‌کنین، می‌گرده و افکار و باورهای مشابه اون موضوع رو وارد ذهن‌ تون می‌کنه. مثل وقتی که یه مادر وقتی بچه‌اش جواب تلفنش رو نمی ‌ده، تا تهش می ‌ره و به همه اتفاقات بد فکر می‌کنه. فرض کن که واقعاً نیاز به استراحت داری و تصمیم می‌گیری مرخصی بگیری.

داری فکر میکنی که: با امید و انگیزه میری سراغ مدیرت و درخواست مرخصی می ‌دی، ولی مدیرت قبول نمی‌کنه و همین باعث می‌شه که بحث و دعوا پیش بیاد. از اون لحظه به بعد، مغزت شروع می‌کنه به پرورش افکار منفی. همش تصور می‌کنی که مدیرت همیشه باهات مشکل داره و همه تصمیماتش علیه توئه. این افکار منفی مثل یه زنجیر می ‌مونن که دور ذهنت پیچیده شدن و هر بار که بهشون فکر می‌کنی، این زنجیر محکم ‌تر میشه.

در نتیجه، هر جا که میری و هر اتفاقی که برات می ‌افته، باز هم همون افکار منفی بر می‌گردن و بهت می ‌چسبن. انگار که داری پشت سر یه طناب می‌ری که کم‌کم آزاد میشه و تو هم باهاش حرکت می‌کنی، اما همیشه در همون جهت منفی.

اعتماد به نشانه‌های خداوند در مسیر زندگی

 خدا میگه من و فرشته‌هام و منظور از فرشته ‌ها، دست ‌اندرکاران هستن، یعنی همه چیزهایی که اطراف ما هست. توی هر لحظه، هر ثانیه، هر اتفاق، هر شرایط، و توی همه موضوعات ریز و درشت، همواره دارن ما رو به سمت خواسته ‌هامون هدایت می‌کنن. معلم‌ ها، مدیرها و ناظم‌ ها هم تو این هدایت نقش دارن، ولی هدایت خدا با هدایت معلم‌ ها فرق داره. خدا می‌ رسونه به مقصد، ولی معلم ‌ها فقط راه رو نشون می ‌دن و می‌ رن. ما بعضی وقت‌ ها خدا رو با احساسات انسانی خودمون مقایسه می‌کنیم و فکر می‌کنیم که خدا ازمون ناراحته یا ما رو رها کرده.

ولی در واقعیت، این خصوصیات انسانی ما هستن و خدا این ویژگی‌ ها رو نداره. خدا همیشه کنار ماست و ما رو هدایت می‌کنه، حتی اگه خودمون این رو نفهمیم. خدا مثل یه مادریه که بعد از ده سال دوری از بچه‌اش، دوباره می ‌خواد اونو ببینه. مادر با آغوش باز و قلبی پر از عشق و اشتیاق، هر لحظه منتظر هست که بچه‌اش برگرده و بپره تو بغلش. خدا هم همینجوری با عشق بی ‌پایان و اشتیاق همیشگی منتظر هست که تو به سمتش بری و تو آغوشش قرار بگیری.وقتی من میگم خدا، منظورم یه موجود فیزیکی نیست.

منظورم از خدا، همه چیزهای خوب و مثبت تو زندگیه. مثل ثروت، سخاوت، آرامش، حال خوب، توسعه و رونق کسب و کار، مهربانی و بخشندگی، دست یتیم گرفتن، کمک به ازدواج دو نفر، و درمان و شفای بیماریه. خدا تو همه این چیزها وجود داره و تجلی پیدا می‌کنه.

رشد و هدایت با قوانین جهان هستی:

به عنوان یه آدم، وظیفه‌ داری که به جوونا امید بدی. همون ‌طور که تمام جهان هستی معلمه برای تو، تو هم برای دیگران معلمی. هر کسی که سر راهت قرار می‌گیره، می‌تونه از تجربیات و دانشت بهره ببره. همون ‌طور که جهان تو هر لحظه و هر شرایطی به سمت رشد و هدایت تو حرکت می‌کنه، تو هم باید تو راه هدایت و امید دادن به دیگران قدم برداری.

این ارتباط و تعامل دو طرفه ‌ست؛ همون ‌قدر که از جهان می‌ آموزی، باید اون دانش و تجربیات رو به دیگران منتقل کنی. معلم بودن فقط تو کلاس درس نیست، بلکه تو هر لحظه و موقعیتی که دیگران بهت نیاز دارن، تو می‌ تونی نقش  معلمی رو ایفا کنی. این می‌تونه با کمک‌های کوچیک روزمره، نصیحت ‌های دلگرم‌کننده یا حتی یه لبخند مهربون باشه که به دیگران امید و انگیزه می‌ده.

فرض کن که روزی با دوستی قدیمیت روبرو می‌ شی که داره از مشکلات و چالش‌ های زندگیش صحبت می‌کنه. تو با کلماتت بهش انگیزه می ‌دی و بهش امیدواری می‌کنی که می ‌تونه از پس مشکلاتش بر بیاد. زمانی که این احساس مثبت و انرژی که بهش منتقل می‌کنی، هم باعث می‌ شه دوستت قوی ‌تر بشه و انگیزه پیدا کنه،  هم وقتی تو خودت در شرایط مشابهی قرار بگیری، همون حس و انرژی مثبت بهت بر می‌گرده و بهت کمک می‌کنه که بهتر از پس مشکلاتت بر بیای.

یادت باشه آدم‌هایی که خدا سر راهت قرار می‌ده، چه آشنا باشن، چه غریبه، چه نزدیک، چه دور، هر حرفی که بهشون می‌زنی و احساسی که بهشون منتقل می‌کنی، تأثیر مستقیمی روی اون ‌ها داره. اینکه باعث بشی اون‌ها جوانه بزنن و به سمت خاصی حرکت کنن، درست مثل بومرنگ، اون حس و انرژی به سمت خودت بر می‌گرده.

خانواده ارصلان یک سبک زندگیست.

من ارصلان اسدی با بیش از ۱۲ سال تحقیق و بررسی در مورد علوم معنوی مختلف و خوندن کتاب های موفقیت و تحقیقات تخصصی در مورد موضوع موفقیت مالی و عشق و داشتن آرامشی پایدار تونستم به نتایجی برسیم به راهکارهایی برسم که میتونه تورو یا هر کسی که حتی باور نداردو در زمانی منطقی به خواسته هایی برسونم که شاید سالهاست خاک روشونو گرفته و فک میکنه که نمیتونی داشته باشیش و کاملا برات دست نیافتنی شده

کلاس ها :
Blog

وبلاگ

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *